بازخوانی خطابه تاریخی 12 بهمن 1357 آیت الله خمینی در بهشت زهرا
۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه
سپهر سعادت
شبکه جنبش راه سبز(جرس):آن چه پس از سي سال سخنان "آيت الله خميني" را در بهشت زهراي تهران تازه و شنيدني نگاه داشته اراده و صلابتي است كه در آهنگ اين خطابه وجود دارد.اراده براي تغيير وضع موجود و در انداختن طرحي نو.
بنيانگزار انقلاب اسلامي هم زمان كه بر ويراني بناي رژيم پهلوي حكم مي داد ايده هاي تاسيس جامعه آرماني اسلامي را نيز پي ریزی می کرد.او توفيق يافت كه به" پشتوانه ملت" نظام سلطنت را ويران سازد و دولت تعيين كند.توفيق يافت كه مجلس موسسان را براي نگارش قانون اساسي جمهوري اسلامي دورهم بنشاند و توفيق يافت كه جمهوري اسلامي را با همه پرسي 12 فروردين 58 رسمي و قانوني سازد
از سخنرانی 12 بهمن 57 تا رفراندوم 12 فرودين 58 تنها 60 روز فاصله بود ولی مانیفست انقلاب اسلامی حتی پیش از رفراندوم نیز مخاطبان مشتاق خود را یافته بود. مانيفستي كه تنها به دگرديسي سياسي بسنده نمي كرد و خواهان زيرو رو كردن فرهنگ و اقتصاد و اجتماع شده بود. بازخواني خطابه 12 بهمن "آيت الله خميني" به عنوان مانيفست انقلاب اسلامي مسیر پیشنهادی ایشان برای رسیدن به یک جامعه آرمانی اسلامی را به خوبی ترسیم می کند. مسیری که به عقیده بسیاری از انقلابیون نسل اول در گذر ایام دچار انحرافهای اساسی شده و عارضه دیکتاتوری را در تمام ساختارهای جمهوری اسلامی بازتولید کرده است.
دفاع از حق تعیین سرنوشت
نقد آيت الله خميني به رژيم سلطنت يك نقد تمام عيار بود.او به كليت سلطنت بي باور بود و تمام اجزاي مربوط به آن کل را نيز يكسره باطل مي دانست.سخنان او در 12 بهمن 57 از اين جهت به اندازه کافی روشنگر است.بنيانگزار انقلاب یکی از دلايل بي باوري خود به نظام سلطنت را در بي توجهي حاكمان به راي ملت خلاصه مي كرد. به اعتقاد او "سلطنت پهلوی از اول که پایه گذاری شد برخلاف قوانین بود." چرا كه ، "مجلس موسسان را با زور سرنیزه تاسیس کردند و با زور، وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضاشاه رای سلطنت بدهند." نتيجه گيري آيت الله خميني اين بود كه حتي "اگر یک ملتی تمامشان رای داند که یک نفری سلطان باشد،"نبايد اين راي به نسل هاي بعد هم تحميل شود چرا كه "سرنوشت هر ملتی به دست خودش است."او از همين زوايه ساير نهادهاي مرتبط با حكومت پهلوي اعم از دولت و پارلمان و مجلس سنا و ارتش را نيز مورد حمله قرار مي داد و در براندازي بناي رژيم پهلوي كوچكترين ترديدي نداشت.تكيه او به حق مردم در تعيين سرنوشت خود تشويق و تكبيرهاي فراوان ميليونها هوادار ايشان در بهشت زهرا را به همراه داشت. او هیچ وقت تصور نمی کرد که پس از سي سال از پیروزی انقلاب اسلامی ميليونها شهروند ايراني به خيابان بیایند و به جهانیان بگویند که كه حكومت برآمده از جمهوري اسلامي رايشان را دزدیده و دولت و مجلس را با زور سرنيزه سركار آورده است.
مخالفت با اقتصاد وابسته
شاكله انتقادهاي بنيانگزار انقلاب اسلامي نسبت به حكومت پهلوي متاثر از ريشه هاي فرهنگي و سياسي بود اما نابساماني هاي اقتصادي سالهاي پاياني آن رژيم نيز محركي قدرتمند براي دعوت هزاران شهروند به قيام عليه نظم موجود به حساب مي آمد.
آيت الله خميني با آگاهي از نارضايتي هاي عميق اقتصادي بخشي از سخنراني 12 بهمن خود را به تشريح بحران هاي اقتصادي اختصاص داد و اين نابساماني ها را در يك جمع بندي كلي محصول سوءمديريت حاكمان و وابستگي آنان به بيگانگان دانست.او بزرگترين طرح زيرساختي محمد رضا پهلوي يعني اصلاحات ارضي را در این سخنرانی مورد حمله قرار داد و گفت كه در اثر اجراي اين طرح "بكلي دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج."بنيانگزار انقلاب علاوه بر سوءمديريت حاكمان در نابساماني اقتصادي آنها را به خيانت نيز متهم مي كرد. او هدف محمدرضا پهلوي در اصلاحات ارضي را اين مي دانست كه "بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم" بنابراین، نتيجه گيري كلي آيت الله خميني نسبت به عملكرد اقتصادي محمد رضا پهلوي در اين جمله خلاصه مي شد كه :" کارهائی که این آدم کرده به عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بوده است."
نمونه اين دست انتقادها در برهه كنوني نيز از جانب مخالفان جمهوري اسلامي به وفور شنيده مي شود .طیف گسترده ای از كارشناسان اقتصادي به شاخص هايي نظير تورم،ميزان توليد ناخالص داخلي و نسبت نامتعادل واردات و صادارت اشاره می کنند و نتيجه مي گيرند كه پروژه هاي اقتصادي دولت فعلي جمهوري اسلامي دستاوردي جز گسترش بيكاري و تورم نداشته است و ایران را نیز بیش از همیشه به کشورهایی چون روسیه و چین وابسته کرده است.
سنتز میان تجدد و اسلام
مخالفان سياست هاي فرهنگي حكومت پهلوي بدان حد از نظر فكري متنوع بودند كه نمي توان مبناي مشتركي براي مخالفت آنان در نظر گرفت.كوشش آيت الله خميني به عنوان رهبر انقلاب از اين رو ايجاد نوعي سنتز ميان باورهاي فرهنگي مخالفان در جهت تجميع توان آنان براي مقابله با حكومت بود.او در سخنراني 12 بهمن خود نيز زماني كه قصد تخطئه سياست هاي فرهنگي پهلوي را داشت از يك مبناي مورد توافق شروع كرد. او موضوع عقب ماندگي فرهنگي را پيش كشيد و با متهم كردن محمدرضا پهلوي به خيانت نتيجه گرفت كه"بيشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده و رشد انسانی ندارد"
بنيانگزار انقلاب پس از تخطئه الگوهاي آموزشي حكومت پهلوي سراغ ساير شاخص هاي فرهنگي رفت.نوك پيكان در نقد فرهنگي نيز متوجه محمدرضا پهلوي بود.نقد ايشان به ساختاري بود كه:" تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیویش بسیاریش فحشاست، مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست، اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مراکز فساد دیگر الی ماشاالله است. "
ساختارهاي فرهنگي پهلوي در پيامد استقرار جمهوري اسلامي دچار دگرديسي شدند اما مروري بر موضع مخالفان كنوني جمهوري اسلامي نشان مي دهد كه آنان نيز بيشترين نقد را نسبت به نحوه اداره دانشگاه ها ،به صدا و سيماي دولتي و وضع نشر كتاب دارند.مخالفان جمهوري اسلامي ساختارهاي فرهنگي كنوني را متهم به اشاعه فحشا نمي كنند اما عقيده دارند كه اداره این ساختارها با نگاه متصلبانه اسباب بی اعتمادی عمومی را فراهم کرده و فرهنگ تظاهر و ریا را در جامعه نهادینه ساخته است.
نقشه هایی برای جامعه آرمانی
مانیفست انقلابی آیت الله خمینی در سخنرانی روز دوازدهم بهمن 57 به مشروعیت زدایی از وضع موجود منحصر نبود.او ايده هاي ايجابي براي تاسيس جامعه مطلوب اسلامي را در این سخنراني به وضوح بيان کرده بود.ايده هايي كه بسياري از ناظران آن را آرمانگرايانه مي دانستند و بسیاری دیگر آن را كليد پيروزي به حساب مي آوردند.بنيانگزار انقلاب اسلامي به عنوان الهام بخش يك نظام سياسي آرماني می كوشيد تصويري روشن و اميدبخش از آينده ارايه كند.او پس از تخطئه حكومت پهلوي به دليل ناديده گرفتن نقش مردم در تعيين سرنوشت خود به ايرانيان وعده داد كه از اين پس قرار است :" به واسطه آرای مردم، مجلس سنا درست بکنیم و دولت اول را، دولت دائمی را تعیین بکنیم."
هدف وي فقط تو دهني زدن به دولت شاپور بختيار نبود.او مي خواست به پشتوانه ملت دولت تعيين كند.كاري كه با رفراندوم تعيين قانون اساسي جمهوري اسلامي در 12 فروردين 58 محقق شد.در حوزه اقتصاد دیدگاه آیت الله خمینی مبتنی بر مدلی بود که به زبان فنی آن را عدالت توزیعی می خوانند با این حال از آنجا که ایشان به دلیل خاستگاه اسلامی خود زندگی دنیوی را در خدمت سعادت اخروی می دانست به مردم وعده داد که "ما هم دنیا را آباد می کنیم و هم آخرت را." او از مردم خواست دلخوش به این مقدار نباشند که "فقط مسکن می سازیم، آب و برق را مجانی می کنیم و اتوبوس را مجانی می کنیم" بلکه باید دلخوش باشند به این که حکومت معنویات و روحیات آن ها را عظمت می دهد و آنان را به مقام انسانیت می رساند.بنیانگزار انقلاب، تئوری فرهنگی ایده آل خود را نیز بر یک پایه بنیادی بنا کرده بود.او قصد غرب ستیزی تمام عیار از ساختارهای فرهنگی ایران داشت.هدف او در مانیفست شفاهی دوازده بهمن به خوبی عیان شده است.ایشان مخالفان مدل حکومت اسلامی را متهم به بی اطلاعی از اسلام می کرد و به ایرانیان وعده می داد که " فحشا را قطع می کنیم.مطبوعات را اصلاح می کنیم.رادیو را اصلاح می کنیم.تلویزیون را اصلاح می کنیم.سینماها را اصلاح می کنیم."مدل آیت الله خمینی مدلی بود که تمام این ابزارهای فرهنگی در آن "به فرم اسلام باید باشد. تبلیغات ، تبلیغات اسلامی . وزارت خانه ها ، وزارت خانه های اسلامی. احکام ، احکام اسلام."او عقیده داشت که "غرب ما را خوار کرده و روحیات ما را از بین برده" است بنابراین هدف انقلاب باید غرب زدایی باشد.هدف باید این باشد که " یک مملکت محمدی ایجاد "کنیم.غرب زدایی در مدل فرهنگی مطلوب بنیانگزار انقلاب به معنی نفی تجدد نبود.او سعی کرده بود سنتری میان مفاهیم مدرن و اسلام ایجاد کند به همین جهت در سخنرانی دوازدهم بهمن در پاسخ مخالفان مدل فرهنگی اش به صراحت گفت که "ما کی مخالفت کردیم با تجدد"او در توضیح این گزاره ابرازهای وارداتی فرهنگ غرب در کشورهای شرقی را اسباب توحش معرفی کرد و گفت "سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما می دانید که جوان های ما را اینها به تباهی کشیده اند و همین طور سایر این جاها."بنابراین "با اینها در این جهات مخالف هستیم."
دیدگاه آیت الله خمینی درباره ساختار نظامی کشور نیز آن طور که از اظهارات ایشان در روز دوازدهم بهمن برمی آید مبتنی بر تاسیس یک ارتش مستقل ملی بود.او بر همین اساس به ارتشیان توصیه کرد "بیائید در آغوش ملت" و "زیر فرمان مستشارهای آمریکا و اجنبی" نباشید.
پایان بندی سخنان آیت الله خمینی در دوازدهم بهمن نیز در نوع خود جالب توجه است.او در پایان سخنانش تصریح می کند که"نمی خواهیم نظام را به هم بزنیم، ما می خواهیم نظام محفوظ باشد"حفظ نظام در ادبیات آیت الله خمینی مطمئنا حفظ نظام سلطنت نبوده است.اراده او برای براندازی حکومت پهلوی امر غیرقابل انکاری به حساب می آید منظور او از کاربرد واژه حفظ نظام پاسخ به کسانی بوده که انقلابیون را به آشوب گری و هرج و مرج طلبی متهم می کردند.پاسخ آیت الله خمینی این بود که می خواهیم نظام محفوظ باشد "لکن نظام ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی که دیگران سرپرستی اش را بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند."
این سخن برای کسانی که تحولات سیاسی امروز ایران را از نزدیک دنبال می کنند سخنی آشناست چرا که رهبران کنونی مخالف دولت نیز به صراحت می گویند که می خواهیم نظام حفظ شود لکن نظام ناشی از ملت و در خدمت ملت.
ارسال به:
0 نظرات ::
ارسال یک نظر