آخرین خبرها

مراسم 12 بهمن؛ عدم حضور هاشمی و مبهم بودن حضور سید حسن خمینی

۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

حداد عادل جایگزین هاشمی رفسنجانی شد

جنبش راه سبز (جرس): عدم حضور هاشمی‌رفسنجانی، حضور حدادعادل و مبهم بودن حضور سیدحسن خمینی در آغاز مراسم دهه فجر فردا از ویژگی‌های بارز این مراسم در سال جاری است که مسوول ستاد مرکزی دهه فجر انقلاب اسلامی برشمرد.

محسن صباغ در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه فردا راس ساعت ۹:۳۳ دقیقه صبح همزمان با لحظه تاریخی ورود حضرت امام به گلزار شهدا مراسم آغاز خواهد شد، سخنران اولین روز از مراسم دهه مبارک فجر را حدادعادل عنوان کرد.

وی گفت: غلامعلی حدادعادل عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و همچنین مشاور عالی مقام معظم رهبری است که در سال جاری از سوی شورای سیاستگذاری هماهنگی تبلیغات اسلامی پیشنهاد و حد نصاب آرا را برای ایراد سخنرانی به دست آورد.

مسوول ستاد مرکزی دهه فجر انقلاب اسلامی در پاسخ به سوال ایلنا مبنی بر اینکه چرا در سال جاری همانند سال‌های گذشته آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در نخستین‌روز از دهه فجر سخنرانی نخواهند کرد، گفت: سخنرانان تعیین شده در طول سال‌ها تثبیت شده و مشخص نبودند و هیچ سخنرانی به عنوان سخنران ثابت در طی این سال‌ها سخنرانی نکردند.

صباغ تصریح کرد: در سال جاری با اساسنامه جدید کمیسیون‌های ویژه تعیین و این کمیسیون‌ها زیر نظر شورای سیاستگذاری برای برنامه‌ها و سخنرانان اظهار نظر خواهد کرد.

وی همچنین با بیان اینکه برای بسیاری از شخصیت‌های عالی‌رتبه نظام برای حضور در آغازین روز دهه فجر در گلزار شهدا دعوتنامه کتبی و رسمی ارسال شده است، از مبهم بودن حضور سیدحسن خمینی در این مراسم خبر داد.

وی در توضیح بیشتر در این خصوص گفت: شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی برای جناب سیدحسن خمینی دعوتنامه ارسال کرده اما امکان حضور یا عدم حضور ایشان براساس نظرات خود است و حضور قطعی ایشان در این مراسم تاکنون مشخص نشده است.

» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

یک روحانی: از صحبت های شجونی شرم كردم که لباس پیامبر بر تن داشت و با الفاظ رکیک و زشت آسمان ریسمان میبافت

وقتی صحبت های شجونی را شنبه شب گوش می دادم، برابر دو فرزند دانشجوی تحصیل كرده خودم بسیار شرمنده شدم، به خصوص كه لباس روحانی كه گفته می شود لباس پیامبر است، بر تن داشت، اما نه مانند پیامبر و قرآن كه به جدال احسن می خوانند بلكه با جدال غیر احسن و با الفاظ ركیك و زشت و همراه با توهین در حال دفاع از چیزی بود كه خود حق می پنداشت. آسمان و ریسمان بافتن آن هم با ادبیات كوچه بازاری و كاربرد لحظه به لحظه كلمه احمق برای این و آن به طور مكرر و در تمام مطالبش دیده می شد، مطالبی كه آنها را با قیافه حق به جانب مطرح می كرد و مرتب طعنه می زند.

وقتی از آن روحانی سخن گفت با این مضمون كه ... با عمامه بزرگ كه در جماران كنار امام خورده و .. چه كرده و حالا برگشته می گوید ما زمان امام هم ولایت فقیه را قبول نداشتیم. به جهنم كه قبول نداشتید.... (نقل به مضمون) راستش از این لحن عرق شرم بر پیشمانی‌ام نشست. آروز كردم كاش زمین دهان باز می كرد و من به درون آن می رفتم.

اندكی به عقب برگشتم. به فعالیت های نوشتاری خودم فكر كردم. ما كجای كار هستیم. این مطالبی كه ما می خوانیم و می نویسیم به چه درد می خورد. اگر قرار باشد هزاران دانشگاهی و محقق و حوزوی فهمیده سالها بنویسند وپژوهش كنند اما یك نفر همه آن افكار و اندیشه ها و روشها را به استهزا بگیرد و بر باد دهد، این مطالب به چه كار می آید. اگر بنا باشد سالها چند روحانی عارف درس اخلاق بدهند و ما به زحمت بچه های مردم را به آن سمت و سو سوق دهیم، چه فایده كه یك شب كسی به اسم روحانیت و روشنگری این چنین اخلاق و ادب را بر باد بدهد؟

همیشه فكر می كردم طی این سی سال شاید دو سه جمله حاصل كار پژوهشی‌ام باشد و شاید به كار پیشرفت علم و دانش بیاید. اما اكنون حس می كنم با یك برنامه اینچنینی، نه این پژوهش مختصر كه كار هزاران كتاب و مقاله و نوشته یك شبه بر باد می رود و اذهان جوانان تحصیل كرده ای كه باید با جان كندن به سمت و سویی كشاند، به همه چیز و همه كس بدبین می شود.

انصاف دهید آیا این بزرگترین توهین به نخبگی نیست؟ آخر نوشتن و هنرورزیدن و پژوهیدن در مقابل ادبیات بازاری و خطاب گوساله و بزغاله و احمق و غیره چه جایگاهی دارد؟ آیا جز وقت تلف كردن است؟

تأسف وقتی بیشتر است كه در همین قالبها و با همین ادبیات به دفاع از مفاهیم مقدس دینی می نشینند. خداوندا، این جوانان ما با شنیدن این سخنان بازاری چه اندیشه‌ای در باره دفاع این شخص از ولایت و امام زمان و توحید خواهند داشت؟

كسی كه از زمین و زمان می گوید و می‌بافد، كسی كه سالها روی منبر داد و فریاد كرده و اهل جدل است نه استدلال، كسی كه در یك مجلس صدها ادعای شگفت می كند، و پنبه همه كس و همه چیز را كه دوست ندارد می زند، چنین كسی چه جایی برای علم و دانش و استدلال باقی می‌گذارد؟

این شخص چطور اجازه می یابد زمان عزیزی را كه متعلق به میلیونها انسان است در اختیار بگیرد و با این ادبیات نازل آنها و افكار آنان را به بازی و سخریه بگیرد؟

راستی دلم سوخت و آتش گرفت. اندیشیدم دانشگاه و حوزه و استدلال و سالها زحمت پژوهش كشیدن به چه كار می‌آید؟ آیا بهتر نیست همه عوامانه بیندیشیم و این همه از نخبگی و نخبگان دم نزنیم؟

این قدر این مطالب بی در و پیكر و دور از آبادی بود كه در میانه كار دلم به حال این مجری جوان برنامه هم سوخت، آن وقت كه خجلت زده به مطالب سست و بی مایه این منبری نگاه می كرد و خجالت می كشید. حتی یك جمله به ذهنش نمی آمد برابر وی بگوید. عاقبت هم بدون گفتن هر نوع سخنی خداحافظی كرد.
درست زمانی كه فكرهای عوامانه غالب شد، و فرهیختگان جرات ظاهر شدن در این صفحه جادویی را نداشتند، یكباره شاهد میدان داری منبرهایی هستیم كه یادگرفته اند با های و هوی و جدل كار خویش را پیش ببرند و با تكرار چند جمله بی سر و ته به تحریك عوام بپردازند.

یادم آمد آن زمان كه در باره مشهد قبل از انقلاب تحقیق می كردم. روزگاری را كه منبریهای مشهد به جان رهبری انقلاب ـ كه آن زمان مشهد بود ـ افتاده بودند. زمانی كه ایشان بسان نخبه ‌ای در آن استان و آستان می درخشید، آری همان زمان بیشتر منبریها علیه او سخن می گفتند و افكار و اندیشه هایش را مورد تمسخر قرار می دادند و ضد ولایتش می خواندند. آن روزی كه او غریب بود و انقلاب او را از آن شرایط درآورد. وقتی در بازار راه می رفت، مریدان بازاری آن منبریها حتی حاضر به سلام كردن به این نخبه نبودند. آیا همین منبرها امروز به جان نخبگان افتاده‌اند و همه چیز را به اسم دفاع از انقلاب مورد تمسخر قرار می ‌دهند؟

وقتی عقل انقلاب دست آن منبری می افتد كه از یك ساعت حرف زدن او حتی چند جمله اش مفهوم نیست، سرنوشت باقی قضایا روشن است.

فقط می توانم بگویم شرم بر این سیما باد كه با هزینه ملت این چنین نخبگی و عقل را به استهزاء می نشیند و به همه می فهماند چه اندازه سبك، بی وزن و بی خاصیت است. این هدیه سیما به مردم در آغاز دهه فجر بود تا در شبهای آینده چه از راه برسد.

یك طلبه از قم

» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

31 سال پیش در چنین روزهایی برگی از تاریخ

امیدوارم نسل امروز ما ایرانیان از تاریخ درس عبرتی بگیریم و بیشتر بخوانیم و بیندیشیم ، دست از سر این پلاس کهنه یا بهتربگویم قبای کهنه اندیشه(هرچند که جز خرافه و سیاهی اندیشه ای در آن نیست) برداریم به امید آزادی پاینده ایران و ایرانی


» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

یزدی برای رهبری آیت الله گلپایگانی اقدام نکرده بود

شبکه جنبش راه سبز (جرس): یکی از نزدیکان محمد یزدی تلاش های وی برای رهبری آیت الله گلپایگانی را تکذیب کرد.

به گزارش رسا، یکی از نزدیکان آیت الله یزدی ادعاهای منسوب به وی در خصوص مخالفت با آیت الله خامنه ای و تلاش برای رهبری آیت الله گلپایگانی را رد کرد.

در این گزارش آمده است: در حالی که مسایل اخیر بین محمد یزدی و اکبر هاشمی، با میانجیگری و خیر خواهی برخی شخصیت های حوزوی از جمله احمد خاتمی پایان پذیرفته است، برخی سایت های اینترنتی سعی در فتنه انگیزی دوباره در این میان دارند.

سایت رسا همچنین می افزاید: آیت الله محمد یزدی اصلا در مجلس خبرگان رهبری که بعد از رحلت امام تشکیل شد و برای انتخاب رهبر اقدام نمود، عضو نبوده است تا برای رهبری کسی تلاش کند.

گفتنی است اکبرهاشمی در بیاناتی از نوشتن نامه ای مکتوب و «بیان مطالبی درباره مسائل ایشان در زمان امام راحل و در جلسه انتخاب رهبری بعد از ارتحال امام و در قوه قضاییه» سخن گفته بود.

» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دفاع رئیس قوه قضائیه ایران از اعدام «دو متهم به محاربه»

صادق لاریجانی؛ رئیس دستگاه قضایی ایران

۱۳۸۸/۱۱/۱۱
آیت‌الله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران، با دفاع از اجرای برخی احکام صادره در مورد کسانی که آنها را از اعضای گروهک‌های محارب خواند، گفته است که این افراد «سلاح به دست گرفته و وابسته به گروهک‌های محارب و تروریست بوده و یا با مواد منفجره دستگیر شده بودند».

سخنان آقای لاریجانی به فاصله چند روز پس از اجرای حکم اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی، در نشست مسئولان قضایی بیان شده است.

آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی دو متهمی هستند که به رغم آنکه به گفته وکلایشان پیش از برگزاری انتخابات دستگیر شده بودند، در جریان محاکمه‌های انتخاباتی به اعدام محکوم شدند و حکم اعدام آنها پنجشنبه گذشته توسط دستگاه قضایی ایران به اجرا در آمد.

اعدام این دو متهم با انتقادهای شدیدی در داخل و خارج ایران روبه‌رو شد و از جمله جبهه مشارکت، حزب عمده اصلاح‌طلب حامی میرحسین موسوی، در نامه‌ای سرگشاده به صادق لاریجانی، رئیس دستگاه قضایی ایران، خواستار پاسخگو بودن وی در این زمینه شد و افزود که اجرای حکم اعدام اين دو نفر با توجه به «فضای سياسی ملتهب کشور»، شائبه اثرپذيری قوه قضائيه ايران «را از تندروانی که ثابت کرده‌اند به هيج وجه خواهان آرامش فضای سياسی کشور نيستند، تقويت کرد».

حکم اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی پنجشنبه هفته گذشته به اجرا درآمد
علاوه بر این میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از رهبران اصلاح‌طلب معترض نیز در یک موضع‌گیری مشترک با عجولانه خواندن اجرای این احکام اعلام کردند که «به نظر می‌رسد کسانی که اقدام به اعدام آنها شد، ماه‌ها قبل از جریان برگزاری انتخابات دستگیر شده و پرونده آنها نیز ارتباطی با حوادث انتخابات اخیر نداشته است و به گفته وکلایشان آنها تنها توانسته‌اند دیداری کوتاه با موکلان خود داشته‌اند و مراحل دادرسی برای آنها انجام نشده است».

با این حال رئیس قوه قضائیه ایران با تأکید دوباره بر عزم دستگاه قضایی در برخورد با گروه‌های محارب گفته است که «در تمام مراحل رسیدگی [به پرونده این افراد] قانون آئین دادرسی کیفری در مورد آنان دقیقاً اجرا و رعایت شد».

پیش از این نسرین ستوده وکیل آرش رحمانی‌پور، در مصاحبه‌های مختلف تصریح کرده بود که برخلاف ادعای دادستانی، موکلش در فروردین ماه امسال، دو ماه پیش از انتخابات، بازداشت شده بود؛ همچنین محمد سیف‌زاده وکیل دادگستری نیز پیش از این گفته بودکه محمد رضا علی‌زمانی نیز در اردیبهشت بازداشت شده بود و نه در رویداد‌های پس از انتخابات.

«توقع تسریع در رسیدگی، خلاف شرع است»

آیت‌الله لاریجانی در نشست روز یکشنبه مسئولان قضایی همچنبن با اشاره به اینکه «کسانی که با ایجاد توهم مسامحه در برخورد با متهمین توقع تسریع در رسیدگی برخلاف قوانین را از دستگاه قضایی دارند» گفته است «ملاک دستگاه قضایی در رسیدگی به پرونده‌های قضایی فقط قوانین موضوعه و شرع مقدس است».

رئیس دستگاه قضایی ایران بدون اشاره مستقیم به این افراد گفته است که توقع بیش از اجرای قانون از دستگاه قضایی، توقعی سیاسی و خلاف شرع و قانون است.

این موضع صادق لاریجانی در حالی است که احمد جنتی عضو شورای نگهبان و از روحانیان حامی دولت ضمن تقدیر از مقامات قضایی به خاطر اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی زمانی، خواستار برخورد شدیدتر قوه قضائیه شده بود و دستگاه قضایی را متهم کرده بود که در وقایع ۱۸ تیر ضعف نشان داده است.

آقای جنتی همچنین خطاب به صادق لاریجانى، رییس قوه قضاییه گفته بود که «بیایید براى رضاى خدا همین طور که دو نفر را صریح اعدام کردید، دست شما درد نکند، مردانه بایستید» و تصریح کرده بود که «اگر ضعف نشان دهید آینده بدترى در انتظار شماست».

اجرای حکم اعدام آرش رحمانی علاوه بر بازتاب‌های داخلی، مورد اعتراض شدید سازمان‌های حقوق بشری و همچنین اتحادیه اروپا و بریتانیا قرار گرفت و کاخ سفيد نیز در این زمینه گفت که «اين عمل نشانه تازه‌ای از سرکوب بيرحمانه مخالفان دولت ايران است».

نهادهای حامی حقوق بشر از جمله کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران و سازمان عفو بين‌الملل نیز با محکوم کردن این اقدام، نسبت به «خطر اعدام‌های سیاسی» هشدار دادند.

در جریان محاکمه‌های بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات، مسئولان قضایی اعلام کردند که علاوه بر آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی، سه متهم دیگر نیز به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده‌اند.

علاوه بر این روز شنبه نیز در دادگاه ۱۶ نفر از کسانی که به گفته مقامات قضایی در روز عاشورا بازداشت شده‌اند، نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست پنج نفر را به محاربه متهم کرد که بر اساس کیفرخواست دو نفر از آنها از وابستگان سازمان مجاهدین خلق هستند.
» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

تایلند گزارش توقیف «هواپیمای حامل سلاح به ایران» را به شورای امنیت ارائه کرد

هواپیمایی که محموله آن در فرودگاه محلی بانکوک توقیف شده است.

۱۳۸۸/۱۱/۱۱
دولت تایلند گزارش محرمانه‌ای را در مورد توقیف محموله تسلیحاتی، که گفته می‌شود از کره شمالی برای ایران بارگیری شده، به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرده است.

خبرگزاری رویترز اعلام کرد که در این گزارش محرمانه که در اختیار یکی از کمیته‌های شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته است، مقامات تایلندی اعلام کرده‌اند که مقصد محموله تسلیحاتی توقیف شده ایران بوده است.

هواپیمای حامل این محموله تسلیحاتی، ۲۰ آذرماه امسال در بانکوک توقیف شد و مقام‌های تايلندی اعلام کردند که ۳۵ تن انواع سلاح در این هواپيمای باری کره‌شمالی، که مجبور به فرود اضطراری در خاک اين کشور شده بود، کشف شده است.

در آن زمان روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال بر اساس مدارکی که کارشناسان قاچاق اسلحه جمع‌آوری کرده‌اند نوشت که مقصد محموله این هواپیمای باری بوده است.

بر این گزارش این هواپیما که از نوع روسی ایلوشین ۷۶ است، از طریق بانکوک به پیونگ یانگ پرواز کرده بود تا محموله خود را در آنجا بارگیری کند اما در مسیر بازگشت از کره شمالی برای سوخت‌گیری در فرودگاه بانکوک توقف کرد که در این هنگام پلیس تایلند هواپیما و محموله آن را توقیف کرده و پنج نفر خلبان و خدمه آن را بازداشت می‌کند.

اکنون خبرگزاری رويترز می‌گوید به نسخه‌ای از گزارش محرمانه دولت تايلند دست يافته، که حاکی است مقصد این هواپيمای باری فرودگاه مهرآباد تهران و محموله آن راکت، پرتاب‌گر راکت و چاشنی‌های انفجاری بوده است.

حرکت این هواپیما با محموله تسلیحات بین کره شمالی و ایران نکات تازه‌ای را در مورد نقض مقررات بین‌المللی توسط این دو کشور مطرح کرده است. طبق مصوبات شورای امنیت سازمان ملل متحد، فروش و صدور تسلیحات سبک یا سلاح‌های سنگین توسط کره شمالی و فروش هر گونه اسلحه توسط ایران ممنوع است.

در زمان توقیف این هواپیما دو نهاد کارشناسی در زمینه قاچاق اسلحه، جزییات مربوط به مسیر حرکت و محموله این هواپیما را بررسی کردند که یکی از آنها «ترانس آرمز» که دفتر آن در شیکاگو آمریکاست و دیگری «سرویس بین‌المللی اطلاعات صلح» است که مرکز آن در شهر آنتورپ در بلژیک است.

بر اساس نسخه‌ای از گزارش اولیه این مراکز که روزنامه وال استریت جورنال آن را به دست آورده بود، مشخص نیست که ایران این تسلیحات را برای مصرف خود خریداری کرده است یا خیر.

آمریکا و برخی دولت‌های غربی ایران را متهم می‌کنند که به گروه‌های لبنانی و فلسطینی و عراقی اسلحه می‌رساند.
» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

احمدی مقدم: با انتشار تصاویر، 70 درصد "اغتشاشگران" را دستگیر کردیم

احمدی مقدم

به گفته فرمانده نیروی انتظامی 30 نفر در روز عاشورا اشتباهی دستگیر شده بودند

سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی گفته است که در پی انتشار تصاویری از حوادث روز عاشورا ، ۷۰ درصد از "اغتشاشگران" با معرفی مردم و کارهای اطلاعاتی دستگیر شدند.

در جریان وقایع بعد از انتخابات ابتدا عکسهای معترضان از سوی وبسایت های نزدیک به سپاه پاسداران منتشر شد و بعد از وقایع روز عاشورا نیز نیروی انتظامی تصاویری را روی وبسایت خود منتشر کرد. مدتی بعد از آن نیز نیروی انتظامی تصاویر دهها نفر را در هفته نامه خود "امین جامعه" منتشر کرد و از مردم خواست که در شناسایی آنها به پلیس کمک کنند.

در روز ششم دی ماه مصادف با روز عاشورا ، بین عزاداران مخالف دولت و ماموران نیروی انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصی درگیری روی داد که براساس گزارش های خبری و تصویری انتشار یافته، با خشونت شدید ماموران امنیتی همراه بود.

در پی این تظاهرات، که در جریان آن برخی از تظاهرکنندگان در برابر حملات نیروهای دولتی مقاومت کردند، شماری از مقامات و رسانه های حکومتی معترضان را به اهانت به مقدسات دینی متهم ساختند و از تصمیم به شدت عمل در تظاهرات بعدی سخن گفتند.

تعدادی از معترضان مخالف دولت در جریان وقایع روز عاشورا دستگیر شده اند اما گزارش دقیقی از تعداد دستگیر شدگان منتشر نشده است.

آقای احمدی مقدم گفته که در میان دستگیر شدگان برخی تا ۵۰ نفر را هدایت می کردند و با "دستگاه ها و سرویس های بیگانه" ارتباط مستقیم داشتند و "اگر دستگاه قضایی صلاح بداند آنها را معرفی می کنیم تا موجب بلوغ مردم شود."

فرمانده نیروی انتظامی همچنین گفته که در روز عاشورا ۳۰ نفر به اشتباه بازداشت شده بودند که به سرعت آزاد شدند.

با آنکه مدت زیادی از روز عاشورا می گذرد اما فرمانده نیروی انتظامی گفته که "بازجویی" از دستگیر شدگان ادامه دارد و "ابعاد جدیدی از فتنه روشن می شود که به مرور در رسانه پخش خواهیم کرد."

تا به حال چند جلسه دادگاه بازداشت شدگان روز عاشورا برگزار شده است و روز پنجشنبه ۲۸ ژانویه (۸ بهمن) دادسرای عمومی و انقلاب تهران گزارش داد که برای یازده تن از متهمان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، از جمله معترضان روز عاشورا، حکم اعدام صادر شده و دو تن از آنان به اسامی آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی اعدام شده اند.

نگرانی از حضور معترضان در مراسم رسمی

تظاهرات روز عاشورا

برخی از تظاهرکنندگان عاشورا نسبت به خشونت ماموران واکنش نشان دادند

در روزهای اخیر و با نزدیک شدن روز ۲۲ بهمن و برگزاری راهپیمائی سراسری، نگرانی در بین مقامات حکومتی در حال افزایش است و به مخالفان دولت هشدار داده شده است که با آنها برخورد خواهد شد.

از زمان آغاز اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد، معترضان از روزهایی که مراسم رسمی در آنها برگزار می شود (از جمله نماز جمعه، راهپیمایی روز قدس و راهپیمایی روز ۱۳ آبان) برای ترتیب دادن تجمع های گسترده اعتراضی استفاده کرده اند و پیش بینی می شود در راهپیمایی ۲۲ بهمن هم اتفاق مشابهی بیفتد.

میر حسین موسوی و مهدی کروبی از رهبران معترضان مخالف دولت روز شنبه (دهم بهمن) بایکدیگر دیدار کرده و با اعلام محکومیت اعدام های اخیر از مردم خواستند تا در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنند.

فرمانده نیروی انتظامی همچنین بدون نام بردن از کسی خطاب به سران معترضان مخالف دولت گفته است که "بهتر است که آنها برگردند و به خطای خود اعتراف کنند و اظهار پشیمانی کنند و خطای خود را جبران کنند."

به گفته آقای احمدی مقدم، اگر این افراد "تمسک به ولایت پیدا کنند با امتیازات ولی فقیه ممکن است از برخی خطای آنها چشم پوشی شود."

راهپیمایی روز ۲۲ بهمن همه ساله در ایران و همزمان با روزی که در آن انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، در تهران و شهرستان ها برگزار می شود و طی ۱۰ روز منتهی به این روز یعنی از ۱۲ بهمن روز ورود آیت الله خمینی (بنیانگذار جمهوری اسلامی) به ایران تا روز ۲۲ بهمن جشن هایی موسوم به "بزرگداشت دهه فجر" در این کشور برگزار می شود.

» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

علیرضا بهشتی: بر سر مواضعم هستم


دکتر علیرضا بهشتی، مشاور ارشد میرحسین موسوی امروز در تماسی کوتاهی با خانواده اش، از وضعیت نامساعد جسمی خود خبر داد.

به گزارش نوروز، فرزند شهید بهشتی در این تماس کوتاه به همسر خود گفت که افت فشار خون پیدا کرده و دائماً سرم به او وصل می کنند.

فرزند دکتر بهشتی در پاسخ به همسرش درخصوص ادعای رسانه های حامی کودتا مبنی بر اینکه برخی از مشاوران ارشد موسوی اعترافات تکاندهنده داشته اند، گفت که کوچکترین اتهامی را نپذیرفته و تاکید کرد که بر سر مواضع خود باقی است.

دکتر علیرضا بهشتی از روز هفتم دیماه و در موج دستگیری های پس از عاشورای خونین تهران بازداشت شد. او در طی مدت بازداشت خود دچار حمله قلبی شده بود، با اینحال همچنان در سلول انفرادی محبوس است.

» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

پيدا و پنهان

? ديدار موسوي اردبيلي با مقام رهبري؛

روزنامه جمهوري اسلامي نوشت؛ آيت الله موسوي اردبيلي از مراجع عظام تقليد روز جمعه براي ديدار با رهبر معظم انقلاب و بعضي مسوولان کنوني و سابق به تهران سفر کرد. منابع مطلع مي گويند هدف اين مرجع تقليد از سفر به تهران مذاکره درباره وضعيت کشور و تلاش براي حل مشکلات سياسي موجود است. بعضي از اين ديدارها ديروز انجام شده است.

? ديدار موسوي و کروبي؛

«ميرحسين موسوي» و «مهدي کروبي» راهکارهاي بازگشت آرامش به کشور را ارائه کردند.به گزارش سحام نيوز ميرحسين موسوي صبح ديروز به منزل مهدي کروبي رفت تا دوطرف درباره مسائل روز کشور به بحث بنشينند و خواستار رسيدگي قانوني به وضعيت بازداشت شدگان شدند. همچنين اين دو کانديداي انتخابات رياست جمهوري دهم با تاکيد بر اينکه تداوم وضع موجود منجر به ضربه به اصل انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ايران مي شود، اعلام کردند تنها راه خروج از بحران و بازگشت آرامش به کشور، آزادي زندانيان سياسي، رفع توقيف مطبوعات، رفع پلمب احزاب و برگزاري انتخابات آزاد است.موسوي و کروبي از مردم براي حضور گسترده در راهپيمايي روز 22بهمن دعوت کردند.

? مراسم چهلم آيت الله منتظري برگزار شد؛

مراسم چهلم آيت الله «حسينعلي منتظري» با حضور چهره هاي دانشگاهي، سياسي و مذهبي و اقشار مختلف مردم برگزار شد. به گزارش آينده در اين مراسم آيات ، حجج اسلام و شخصيت هاي مختلف، آقايان صانعي، مدني تبريزي، اميني، محقق داماد، بيات زنجاني، جواد فاضل لنکراني، مرواريد، گرامي، صادقي، تهراني، بيوت صافي گلپايگاني، سيستاني، شيرازي، شبيري، زنجاني، وحيد خراساني، وحيدي، مکارم شيرازي، نوري همداني، اعضاي مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم، غلامحسين کرباسچي، سراج الدين موسوي، حجتي، اشرفي اصفهاني، هاشمي نژاد، ابراهيمي، بديعي، طاهري و جمعي از اعضاي دفتر امام خميني در جماران به همراه جمعي از ديگر شخصيت ها و مردم حضور داشتند. اين مراسم با قرائت قرآن آغاز شد و آنگاه مجري مراسم بخشي از انديشه ها و ديدگاه هاي مرحوم آيت الله منتظري را تبيين کرد. همچنين در اين مراسم حجت الاسلام اديب عضو هيات علمي دانشگاه مفيد سخنراني کرد. روز قبل از مراسم نمايندگاني از فرمانداري و ساير مراجع به ديدار احمد منتظري رفته و خواستار برپايي چهلم با آرامش شده بودند. فرزند اين مرجع تقليد نيز از آنها خواسته بود نيروهاي خودسر کنترل شوند تا مراسم به آرامش برگزار شود. همچنين از برپايي چادر و سقف روي کوچه منتهي به دفتر آيت الله منتظري به دليل احتمال آتش سوزي جلوگيري شد. از سوي ديگر مراسمي در نجف آباد نيز برگزار شد.

? رد تقاضاي ديدار دولتمردان توسط مراجع؛

سايت خبري جهان از رد تقاضاي ملاقات تعدادي از دولتمردان توسط مراجع تقليد خبر داد.اين سايت افزود؛ «به دنبال اين اتفاق محمود احمدي نژاد اخيراً در جلسه يي عنوان کرده من مخلص مراجع هستم و هيچ مشکلي با آنها ندارم.» بنابر اين گزارش تلاش هايي براي بهبود روابط دولت و مراجع توسط محمد يزدي و تعدادي از روحانيون آغاز شده است. همچنين گفته مي شود انتخاب حجت الاسلام موسي پور به عنوان استاندار قم براي جلب رضايت مراجع صورت گرفته ولي اين استاندار روحاني تاکنون موفق به ملاقات با مراجع نشده است.

? حمله به دفتر يک روزنامه؛

عده يي ناشناس ديروز به دفتر يک روزنامه واقع در خيابان شهيد ستاري تهران حمله کردند.به گزارش تابناک، اين افراد ناشناس، شيشه هاي دفتر روزنامه «راه مردم» به مديرمسوولي ناصر قديري را شکستند.گفتني است، هنوز علت اين حمله و افرادي که به اين روزنامه اصولگرا تعرض کرده اند، مشخص نيست.

? نامه روزنامه نگاران؛

جمعي از روزنامه نگاران کشور با نگارش نامه يي سرگشاده به مسوولان و دلسوزان نظام خواستار آزادي روزنامه نگاران زنداني و بازگشايي دفتر انجمن صنفي روزنامه نگاران شدند. هم اينک 40 نفر از روزنامه نگاران در بازداشت به سر مي برند.

? آزادي يک دانشجو؛

در خبرها آمده سعيد خسروآبادي دانشجوي دانشگاه شيراز پس از گذشت بيش از يک ماه بازداشت با قرار وثيقه 50 ميليون توماني آزاد شد. با اين حال «کاظم رضايي» ديگر دانشجوي اين دانشگاه هنوز در بازداشت به سر مي برد.

? بازداشت يک وبلاگ نويس؛

باخبر شديم علي اشرف فتحي فرزند سردار شهيد فتحي روزنامه نگار و مدير وبلاگ تورجان بازداشت شده است. هنوز علت دستگيري وي اعلام نشده است.

? پاسخ روزنامه اطلاعات به محمدجواد لاريجاني؛

روزنامه اطلاعات در واکنش به سخنان محمدجواد لاريجاني در يک برنامه تلويزيوني نوشته؛ معترض را معاند و منافق نخوانيم.به گزارش نوانديش يادداشت روزنامه اطلاعات در واکنش به سخنان لاريجاني در يک ويژه برنامه دهه فجر است که در آن، لاريجاني فرجام جبهه ملي يا منافقين را براي برخي اصلاح طلبان به زعم خود طرفدار تفکرات ليبراليستي پيش بيني کرده بود.اطلاعات در اين باره نوشته است؛ اينکه کارشناسان محترم حين بحث با انتخاب هاي گزينشي از سخنان امام به اثبات نظريه ها و باورهاي شخصي خويش اهتمام کنند و مستقيم و غيرمستقيم هر جريان و حرکت اصلاح طلبانه در جامعه را به خط نفاق پيوند بزنند و با پيش فرض ليبراليستي و انحرافي دانستن انديشه طرفداران اصلاح طلبي، سرنوشتي چون جبهه ملي و منافقين براي آنان رقم بزنند ( بي آنکه امکان دفاع براي طرف ديگر ماجرا وجود داشته باشد)، نه کمکي به اقناع عمومي مي کند و نه در راستاي افزايش بصيرت اجتماعي قابل ارزيابي است.

منبع: http://www.etemaad.ir
» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

کنسرت سمفونیک خون (صلح) در هلند که سفارت برگزار کرد را به هم زدیم!

پژمان اکبرزاده
pejman.akbarzadeh@gmail.com
http://www.pejmanakbarzadeh.com/

اجرای ارکستر سمفونیک تهران در روتردام با درگیری فیزیکی شدید بین کارمند سفارت جمهوری اسلامی معترضان ایرانی در تالار، کارمندان سفارت جمهوری اسلامی و عوامل امنیتی سالن دچار اختلال و ناتمام ماند.


همزمان با برنامه در تالار گروهی ایرانیان در برابر تالار تظاهرات اعتراض‌آمیزی سازمان‌دهی کردند.
در آغاز این برنامه یکی از ایرانیان، به طور ناگهانی با علامت پیروزی سبز رنگ روی صحنه پرید و کمتر از یک دقیقه آنرا بالا گرفت و با واکنش سریع نیروهای امنیتی تالار از سالن بیرون برده شد. به فاصله کوتاهی، یکی دیگر از حاضران به روی سکوی رهبر ارکستر پرید و با در دست گرفتن بلندگوی ارکستر به شعار دادن علیه جمهوری اسلامی پرداخت. این معترض نیز با واکنش خشن انتظامات از تالار بیرون برده شد.


حرکات نیروهای امنیتی سالن به شدت فضای تالار را ملتهب کرد. در حین اجرا، شماری از بین جمعیت، پارچه‌‌های سبز و دستان خود را به نشان پیروی بالا بردند.

در پایان قطعه اول ارکستر، تعدادی از جمعیت به خواندن سرود «ای ایران» و «یاردبستانی» پرداختند. در همین حال، ارکستر، اجرای قطعه دوم را آغاز کرد و در همان زمان، نیروی امنیتی از معترضان خواستند که پارچه‌های سبز خود را پایین بیاورند ولی این حرکت به طور نامتناوب در طول قطعه ادامه پیدا کرد.
در این بین، یکی از دانشجویان ایرانی مقیم هلند خود را به جایگاه بالای ارکستر رساند و تکان دادن پارچه‌ای سبز رنگ را آغاز کرد. او کمی بعد از بالای ارکستر به جایگاه نوازندگان ارکستر پرید و پارچه‌ اش را دوان دوان تکان ‌داد.


ارکستر همچنان در حال نواختن بود و سه نفر از ماموران امنیتی سالن روی صحنه در حال دویدن به دنبال او بودند. این دانشجو که از اعضای شبکه جوانان پیشروی ایران در هلند بود در نهایت توسط نیروهای امنیتی از سالن بیرون برده شد.


این حرکت با درگیری‌های لفظی و سپس فیزیکی کارمندان سفارت جمهوری اسلامی در میان جمعیت با ایرانیان معترض همراه شد. در حالی که در مرکز سالن، تعدادی از نیروهای امنیتی سالن در حال جداکردن این افراد بودند، تعدادی از کارمندان سفارت ایران از روی صندلی‌ها به سوی معترضان حمله بردند.

دهها نفر از شهروندان غیرایرانی روی صندلی‌های نزدیک به ارکستر نشسته بودند و یکی از آنها در پایان یکی از قطعات با لهجه غیر ایرانی گفت: «درود بر جمهوری اسلامی». در دقایق بعد، درگیری‌های لفظی شدیدی به اتباع غیرایرانیانی که اغلب با پوشش اسلامی حاضر بودند با ایرانیان معترض همراه شد. یکی از این اتباع در پایان یکی از قطعات با لهجه‌ای غیر ایرانی گفت: «درود بر جمهوری اسلامی». متشنج کرد.

دقایقی اجرا متوقف شد و کنسرت ناتمام ماند.



در حال عکاسی از درگیری‌ها بودم که یکی از ماموران امنیتی سالن با لحن تندی از من خواست تالار را ترک کنم. کارت ‌بین‌المللی روزنامه‌نگاری‌ام (صادره از فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران در بلژیک) را نشان دادم و گفتم من روزنامه‌نگار هستم و تنها در حال عکاسی هستم. او گفت: "گم شو بیرون! اینجا ما قانون را تعیین می‌کنیم.".

در بیرون از تالار، چهار ماشین پلیس، با سگ، همراه با دو اسب حضور داشتند. از یکی از افسران ارشد پلیس هلند پرسیدم: «مسئول چنین برخوردی با یک خبرنگار در تالار کیست؟» و او گفت: «باید به شهردار روتردام شکایت کنید.»




در ادامه‌ی کنسرت‌هایی با عنوان «صلح» با اجرای ارکستر سمفونیک تهران در اروپا، این ارکستر شنبه شب، 30 ژانویه، ارکستر به رهبری منوچهر صهبایی در روتردام (هلند) در یکی از گران‌ترین تالارهای هلند، «د دولن» اجرا داشت.

پیش‌تر برنامه‌های ارکستر در رم و بروکسل با اعتراضات آرام ایرانیان مقیم ایتالیا و بلژیک همراه شده بود. اما جو جامعه مهاجر ایرانی از چند روز پیش از کنسرت هلند و حتا جامعه سیاسی هلند در این رابطه دچار التهاب زیادی شد.

روز چهارشنبه، پرتیراژترین روزنامه چاپ هلند، تلگراف، در مصاحبه‌ای با پژمان سلیم، فعال حقوق بشر و وکیل ایرانی مقیم لاهه، به اعتراضات جامعه ایرانی-هلندی نسبت به این کنسرت اشاره کرد. در همان گزارش آمد که شماری از ایرانیان در تدراک برگزاری تظاهرات اعتراضی در برابر تالار کنسرت هستند.


دو تن از نمایندگان پارلمان هلند در همان گزارش با اجرای سمفونی صلح توسط ارکستر دولتی ایران ابراز مخالفت کردند. دیروز هم هری وان بومل، نماینده حزب سوسیالیست پارلمان هلند به رادیو زمانه در آمستردام گفت، اجرای چنین کنسرتی در روتردام مایه ننگ این شهر است.



» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

بازجویی های دوباره سلول های سرد


دادگاه نمایشی محاکمه معترضان به کودتای انتخاباتی در حالی از روز گذشته مجددا آغاز شده است که گزارش ها از تشدید فشارها بر زندانیان سیاسی و مطبوعاتی حکایت دارد. فشارهایی که در راستای کشاندن بازداشت شدگان به تلویزیون و انجام اعترافات تلویزیونی صورت میگیرد.

از سوی دیگر بازداشت فعالان نیز همچنان ادامه دارد و در تازه ترین بازداشت ها، علی اشرف فتحی، نویسنده وبلاگ "تورجان" در مقابل بیت آیت الله منتظری بازداشت شده است.

علیرضا بهشتی: بر مواضع خود هستم

دکتر علیرضا بهشتی، مشاور ارشد میرحسین موسوی روز گذشته در تماس کوتاهی با خانواده اش، از وضعیت نامساعد جسمی خود خبر داده و به همسرش گفته است که افت فشار خون پیدا کرده و دائما به او سرم وصل می کنند.

فرزند دکتر بهشتی در پاسخ به همسرش درخصوص ادعای رسانه های حامی کودتا مبنی بر اینکه برخی از مشاوران ارشد موسوی اعترافات تکاندهنده داشته اند، گفته که کوچکترین اتهامی را نپذیرفته و تاکید کرده که بر مواضع خود باقی است.

دکتر علیرضا بهشتی از روز هفتم دیماه و در موج دستگیری های پس از عاشورای خونین تهران بازداشت شد. او که طی مدت بازداشت دچار حمله قلبی شده بود، همچنان در سلول انفرادی محبوس است.

افزایش فشارها بر بهزادیان نژاد

فشارها بر قربانعلی بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی افزایش یافته است. این فعال سیاسی در پی بازداشت های فله ای بعد از روز عاشورا بازداشت شده است.

چند روز پیش ماموران وزارت اطلاعات بهزادیان نژاد را برای تفتیش منزلش از زندان همراه خود برده اند. حال جسمی او در این دیدار نامساعد توصیف شده و بسیار رنگ پریده و لاغر به نظر می رسیده است.

سایت کلمه گزارش داده است که او حتی قبل از بازداشت و درهمه چند ماه گذشته تحت فشارهای شدید قرار داشته تا جایی که حتی محل کارش از پرداخت حقوق وی خودداری می کرده است.

نگرانی از وضعیت عمادالدین باقی

عمادالدین باقی همچنان در سلول انفرادی بند ۲۴۰ به سر می برد وممنوع الملاقات است. وی حتی از دسترسی به قرآن کریم هم محروم است.

باقی یک روز پس از عاشورا و با حکم کلی «پیشگیری از سوء استفاده از فوت آیت الله منتظری» در منزل دستگیر شد و اتهام وی مصاحبه با آیت الله منتظری اعلام شده است که از شبکه بی بی سی پخش شد.

باقی تاکنون به صورت متناوب ۴ سال در زندان بوده که ۳ سال آن در دولت سابق و ۱ سال آن در دوره رئیس دولت فعلی بوده است. در دوره اول زندان، اتهام او مطبوعاتی بود و در دوره دوم، به علت فعالیت های مدنی در انجمن دفاع از حقوق زندانیان، که خود پایه گذار آن بود، زندانی شده است.

در دوره اخیر در سال ۸۶، باقی به علت نگهداری در شرایط نامناسب در زندان دچار عارضه ای شد که در نهایت در بیمارستان بستری گردید و باقی مانده دوره محکومیت خود را در بند عمومی گذراند. پزشکان مورد اعتماد وزارت اطلاعات نیز توصیه کرده بودند که بودن وی در محیط بسته و استرس زا خطرناک است.این در حالی است که اکنون باقی در سلول انفرادی و بدون هیچ امکاناتی نگهداری می شود. او همچنین از دیسک کمر مزمن نیز رنج می برد. خانواده باقی گفته اند دادستان تهران هفته گذشته با باقی در زندان اوین دیدار کرده اما با وجود پیگیری برای کسب اطلاع از وضعیت وی از طریق دادستان، این مقام تاکنون پاسخی به خانواده نداده و صرفا به ممنوع الملاقات بودن او تا اطلاع ثانوی اشاره کرده است.آن ها معتقدند حتی اگر باقی برای انجام آن مصاحبه متهم باشد بیش از سی و پنج روز بازجویی در سلول انفرادی با شرایط جسمانی او غیر ضروری است. باقی که بارها در سال های گذشته در دادگاه و دادسرا احضار شده و حضور به موقع داشته است می توانسته در آزادی و یا در شرایط قانونی تری به پرسش های مربوطه پاسخ دهد.

خانواده باقی نگران سلامت جسمانی وی بوده و خواهان رعایت حداقل حقوق قانونی او مانند تماس تلفنی منظم، ملاقات وی، خروج او از سلول انفرادی و دسترسی اش به کتاب هستند. آن ها می گویند این خواسته های قانونی خود را به اطلاع دادستان تهران هم رسانده اند اما پاسخی دریافت نکرده اند.

تشدید فشارها بر عبدالله مومنی و شهاب الدین طباطبایی

به دنبال انتقال مسعود باستانی روزنامه نگار جوان به زندان رجایی شهر و محصور ساختن وی در سلولی با حضور ۵ قاتل سابقه دار اقدامات ایذایی دیگری نیز علیه سایر جوانان آزادیخواه در زندان اوین صورت گرفته است.به گزارش میزان، عبدالله مومنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم و از فعالین سابق دانشجویی که در جریان بازداشتهای بعد از انتخابات بازداشت شده بود و پس از مدتها زندان انفرادی و فشارهای روانی سرانجام به شش سال حبس محکوم شده بود در روزهای اخیر مجدداً به بند ۲۰۹ اوین انتقال یافته است.

همچنین سید شهاب الدین طباطبایی رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت و ستاد۸۸ جوانان در انتخابات نیز که ماه هاست در زندان به سر می برد در روزهای اخیر به کرات از بند ۲۰۹ به ۲۴۰ و بالعکس انتقال یافته است.در جریان این نقل و انتقالات کلیه لوازم شخصی و البسه ایشان توسط مسوولان زندان توقیف شده و این دو زندانی در حال حاضر در سلول های سرد اوین محبوس هستند.

توقیف لوازم شخصی زندانیان که با هزینه شخصی آنها و پس از پایان بازجویی ها و انتقال آنها به بند عمومی توسط خانواده تهیه و پس از گذر از سیستم بوروکراسی و کارشکنی های مسوولان سرانجام در اختیار زندانیان قرار گرفته بود نمایانگر دور جدیدی از اقدامات ایذایی برای محروم نمودن آنان از ابتدایی ترین حقوق در سیستم قضایی است.

این اقدامات در حالی صورت می گیرد که روز پنجشنبه مسوولان زندان اوین حتی با حکم رسمی دادستانی از ملاقات حضوری زندانیان ممانعت و صراحتا اعلام نمودند که تنها نهاد تصمیم گیرنده در مورد ملاقات زندانیان، بازجویان هستند.

فشار برای اعتراف تلویزیونی

مهرداد رحیمی، قائم مقام کمیته دفاع از حقوق شهروندی ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در بیست و هفتمین روز بازداشت خود با خانواده اش ملاقات کرد.به گزارش سحام نیوز، مهرداد در این دیدار که به صورت کابینی انجام شد اظهار داشت در هفته گذشته تحت فشار شدید بازجویانش برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار گرفته است و تأکید نمود که به هیچ وجهی زیر بار این خواسته غیر قانونی بازجویان نرفته و نمی رود.

خانواده مهرداد رحیمی که به شدت از برخوردهای غیر قانونی بازجویان پرونده با فرزندشان متأثر و متأسف بودند اظهار داشتند که تمام مساعی لازمه را در جهت احقاق حق مهرداد و جلوگیری از برخوردهای غیر قانونی بازجویان با او را به کار خواهند بست و دراین باره به نامه ای اشاره نمودند که اوائل هفته آینده از سوی پدر و مادر مهرداد خطاب به دادستان تهران، جعفری دولت آبادی در اعتراض به شیوه های غیر قانونی بازجویان مهرداد، بخصوص مورد اخیر فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی٬ نگاشته خواهد شد.

وضعیت نگران کننده مریم ضیا

مریم ضیاء از فعالان حقوق کودک در وضعیت نا مناسبی بسر می برد.بنابر گزارشات دریافتی، یکی از زندانیان تازه آزاد شده با بیان این مطلب اظهار داشته است که شرایط مریم ضیاء نسبت به هفته اول بازداشت بسیار تغییر کرده و فشارها بر وی شدت یافته است.

به گزارش وبلاگ تا آزادی زندانیان سبز، اتهام تفهیم شده به ضیاء در مراحل اولیه بازجویی، همکاری با منافقین اعلام شده است.گفتنی است که این فعال زندانی تنها در هفته اول بازداشت امکان تماس با خانوده خود را یافته و در طول مدتی که از بازداشت وی می گذرد، خانواده اش به هیچ وجه امکان ملاقات با وی را نداشته اند.

مریم ضیاء فعال حقوق کودک و مدیر جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودک است که در روز دهم دی ماه در منزل خود بازداشت و به اوین منتقل شد.

نامه روزنامه نگاران

جمعی از روزنامه نگاران کشور با ارسال نامه ای سرگشاده به مسئولان نظام و کسانی که آنها را "عقلای قوم و دلسوزان نظام" می دانند، خواستار آزادی همکاران دربندشان و بازگشایی دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران شدند.

متن این نامه، به شرح زیراست :

این روزها سخن از اعتدال و میانه روی زیاد گفته می شود و بارها از تریبون های رسمی عنوان شده است که حاکمیت انتقاد و اعتراض قانونی را به رسمیت می شناسد.اگر بنا باشد انتقاد و اعتراض قانونی به رسمیت شناخته شود، بدون شک یکی از بهترین و قانونمندترین شکل آن مطبوعات هستند که می توانند با طرح مطالبات قانونی و انتقادات بحق جامعه، فضای عمومی را به سمت اعتدال، آرامش، امید و اعتماد سوق دهند. بدیهی است اگر این مجاری قانونی بسته شود و یا روزنامه نگاران با محدودیت های گزاف روبرو گردند، رفتارهای ناهنجار مورد توجه قرارگرفته و جامعه از مسیر طبیعی و قانونی خود فاصله می گیرد.مسئولانی که میانه روی و اعتدال را چاره گشای بحران فعلی می دانند، توجه دارند در شرایطی که تنها نهاد صنفی قانونی حامی خانواده مطبوعات مدتهاست بدون ارائه هرگونه حکم و توجیه قضایی پلمب شده است، و تعدادی از اعضای هیأت مدیره و روزنامه نگاران عضو انجمن بازهم بدون ارائه حکم و مستند قانونی در بازداشت به سر می برند، جامعه مطبوعاتی چگونه می تواند طرح مباحثی چون لزوم اعتدال و قانونگرایی را جدی بگیرد؟وقتی آنها که زیر ذره بین هزاران چشم اهل قلم، به دفاع از حقوق صنفی و قانونی این قشر مشغول بودند بازداشت می شوند، چگونه می توان به مردم قبولاند که اعتدال تنها راه رهایی از بحران فعلی است؟ما جمعی ازاعضای خانواده مطبوعاتی که همواره ملاحظاتی فراتر از چارچوب های قانونی را در نظر داریم، از مقامات قضایی خواستار فک پلمپ انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و آزادی اعضای زندانی هیأت مدیره زحمتکش آن و دیگر روزنامه نگاران بازداشت شده هستیم.

نامه مادران

مادران روزبه کریمی و فروغ میرزایی، روزنامه نگار و وکیل دادگستری با گذشت یک ماه از بازداشت فرزندانشان در نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه خواستار آزادی آنها شدند.

در نامه این دو مادر خطاب به رییس قوه قضاییه آمده است:هنوز زمان چندانی از فرمایشات حضرتعالی در مراسم معارفه تان به عنوان "رئیس قوه قضائیه" در ضرورت حفظ و رعایت حقوق شهروندی نگذشته است، هنوز غروب بر آن صبحی که از تلاش مجدانه در تحقق راستین حقوق الناس در کسوت قضا دم زدید نگذشته است و هنوز گرد نسیان و فراموشی بر حافظه ای که از شما کوتاه کردن دست متجاوزین به امنیت و آسایش مردم را به یاد دارد ننشسته است. این یاد و خاطره از شما از یک سو و بی لطفی دیگر دست اندرکاران امر قضا از سوی دیگر باعث شد تا مستقیماً مزاحم شما شویم، شاید راه نجات دو مادر رنجوری که چشمشان به امید بازگشت و دیدار عزیزانشان بر در زندان اوین سوسو میزند در دستان شما باشد.

این نامه می افزاید: غروب شنبه ۱۲ دیماه بود، آن زمان که خود را برای نماز مغرب و عشاء آماده میکردیم که زنگ تلفن خانه‌مان به صدا در آمد. آن سو صدای لرزان فروغ مان بود که ما را از بازداشت ناگهانی خود و "روزبه" مان خبر میداد. تماس اگرچه کوتاه بود اما، غم و اندوه آن به اندازه تمامی روزهای بازداشت فرزندانمان، ما را مبهوت و رنجور کرده است. سراسیمه خود را از شهرستان به تهران رساندیم تا منزلی را ببینیم که تا دیروز مأمن فرزندانمان بود و از آن روز محنت کده ای که به دست ماموران و به دستور یکی از قضات زیر مجموعه دستگاه شما در جستجوی آلات و ادوات جرم به هم زدن "امنیت و آسایش" بدل به ویرانه ای شده بود. از آشپزخانه تا کمد لباسهای شخصی، همه و همه را گشته بودند. نگشته بودند آوار کرده بودند.

در این نامه آمده است: از فردای همان روز در جستجوی خبری از فرزندانمان به تمام تهران سر زدیم. از دادگاه انقلابی که ما را به زندان اوین حواله میداد و از زندان اوینی که ما را به پلیس امنیت گسیل میداشت و پلیسی که پاسخ این همه جستجو را در دادگاه انقلاب میدانست! رفت و آمدهای مکرر و البته بی نتیجه ای که اینک ما را مطمئن ساخته است که حتی ماموران شما در مشایعت زندانیان این همه راه را در تمامی مدت زمامداری شما نپیموده اند. حال اگر فرزندان شما را این گونه بازداشت میکردند و پس از ۳۰ روز خبری از آن ها نمیشنیدید، چه میکردید؟ آیا بازهم مدعی بودید که قوه قضا دست اندرکار رعایت قانون و به جا آوردن عدالت است؟مگر میشود از رعایت قانون دم زد و دادگاه انقلاب به عنوان یکی از ارکان قوه تحت امر شما پس از گذشت یک ماه از بازداشت فرزندانمان مدعی باشد که هنوز پرونده ای برای آنها تشکیل نشده است؟ مگر میشود متهم را بدون پرونده اتهامی در بازداشت نگاه داشت؟! مگر قانون که قوه قضائیه برای اجرای آن تشکیل شده تاکید نکرده است که باید ظرف ۲۴ ساعت دلیل اتهام به متهم تفهیم شود؟ مگر میشود از رعایت حقوق شهروندی دم زد، آن زمان که ماموران شب هنگام و با تمسک به راه و روشهایی که به کار دستگیری مجرمان حرفه ای میخورد به درب منزلی مراجعه تا زن و شوهری را بازداشت کنند که یکیشان روزنامه نگار و دیگری وکیل دادگستری است؟ مگر میشود داد رعایت حقوق الناس داشت و به مدت یک ماه اجازه ملاقات مادرانی خسته دل و رنجور را با فرزندان دربندشان نداد؟ مگر میشود از رعایت امنیت و آسایش مردم سخن راند آن زمان که با بازداشت ناگهانی و بدون دلیل فرزندانشان همه آسایش و آرامششان گرفته میشود؟

مادران روزبه کریمی و فروغ میرزایی در پایان نامه خود آورده اند: اینک پس از تمامی پیگیریها و مراجعات مکرر به نهادهای گوناگون به خوبی یافته ایم که مس‍‍وولی را نمیتوان برای پاسخگویی حتی به این سوال کوتاه که "حال فرزندانمان چه طور است" پیدا کرد. چگونه و بر اساس کدام رویه شرعی، قانونی و اخلاقی رنج ۳۰ روز بی خبری مطلق مادرانی از دختر و پسرشان را بر ما روا میدارید؟ لابد دیده اید که دل مادر چگونه در هوای شنیدن خبری از فرزند گم گمشته اش پرپر میزند. برای نظامی که با انقلابی مردمی بنا شده است نازیبنده آن است که مادرانی خسته و دل شکسته رنج و آه دل خویش را به خدای خویش حوالت دهند. اکنون نیز به شما متوسل شدیم تا مگر آزادی فرزندانی که سرمایه تمامی عمرمان هستند را از شما طلب کنیم. این آخرین راه حل دنیوی ماست، دل مادرانی که چشم انتظار دیدار دوباره عزیزانشان هستند، رنجورتر نکنید.

» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

جنتی و لذت جوان کشی

جناب جنتی! حیف که عمر شما کفاف دادگاه های فردای این نسل صلح طلب را نمی دهد.

نامه نوشتن به بعضی ها سخت است اما نامه نوشتن به شما عذاب است، عذاب از آن رو که میان نسل من و نسل تو فرسنگ ها فاصله است و این از بخت بد ماست که اینک عنان و افسار جامعه جوان ما به دست شماست و شما ما را به سیاق خود می چرخانی و می گردانی و عاقبت چون یک شکارچی مسرور بالای سر گنجشک های مرده، مزه پرانی هم می کنی. عذاب از آن رو که در قاموس ما،پیر یعنی او که چشم بر چه چه و به به جمعی بی خرد می بندد و ذوق شکار و کشتار را حداقل در سالهای آخر عمرش به کنار می گذارد اما شما ظاهرا تا پایان عمر زمینی تان، زمین و زمان را به هم می دوزید تا جمع بیشتری از ما کشته شوند. در قاموس ما پیر یعنی مرجعی که میان مقام و میله های حصر، دومی را بر می گزیند و پایان عمرش می شود آغاز عمر انسانیت. در قاموس ما پیر یعنی کسی که اگر پیش تر ها در برابر قتل و اعدام و تجاوز به جمعی دگر اندیش سکوت کرده بود، حداقل در پایان عمرش چشم بر تجاوزها و رذالت های یک حاکمیت نمی بندد. در باور سنتی ما چنین گفته بودند که پیران همه مهربانی ناکرده در عصر جوانی را یکجا با خود دارند و دلشان به مرگ مورچه ای هم رضا نمی دهد تا چه رسد به مرگ یک انسان. باور کردنی نیست که کسی در سن و سال شما دلش رضا دهد به جوان کشی و از تریبون رسمی نمازجمعه به نمایندگی از خدا خطاب به رئیس قوه قصاییه خطبه را چنین خطا خواند: "با زبان قرآن به شما می گویم بیاید برای رضای خدا همین طور که این دو نفر را خیلی سریع اعدام کردید، مردانه بایستید...اگر منافقین، افراد بیمار دل و شایعه ساز دست از کارهایشان برندارند من به تو دستور می دهم به اینها حمله کن و اینها را سخت بکش".

دبیر شورای نگهبان !

بی شور و شر دبیر شورایی که فتوای مرگ آرام اش می کند، تا فرصت هست کمی با خودت خلوت کن تا دریابی بیماردلان کدام اند؟ آنان که آرش رحمانی و محمدرضا علی زمانی را ماهها پیش از انتخابات دستگیر کرده و سپس شتاب زده آنان را به دادگاه متهمان انتخابات آورده اند تا در آستانه بیست و دوم بهمن و برای گرفتن زهره چشم از معترضان، طناب دار یک حاکمیت را به رخ معترضان بکشند یا جوانانی که اگر شما را با این همه اشتیاق تان به اعدام هم دستشان بدهند،بعید می دانم عطشی برای انتقام و اعدام و حلقه آویز کردن تان داشته باشند؟

شایعه سازان کدام اند؟ آنان که در مقابل چشم های هم سلولی های آرش او را برای تمرین مداوم اعترافات از پیش نوشته شده می برند و سپس با اتکا به همان اعترافات به او انگ براندازی و محاربه می زنند یا جوانانی که اگر فردا همین بازجویان را با خروار خروار خاطره تلخ بازجویی و تحقیر در خیابان های آزاد ایران هم ببینند محال است آب دهان شان را هم حرام خشونت طلبان کنند؟

بگو قصه ی همان اندک جوانان خشمگین و دلشکسته ای که در عاشورای شهر بر همپالکی های تا دندان مسلح شما آجر و سنگ پرتاب کرده اند را یکی برایت بازگو کند. برای لالایی آخر هم که شده بگو یکی برایت بگوید که چه موجی در گرفت در میان جوانانی که در ایام عاشورا وقتی جنازه برادر و خواهر له شده خود را از زیر چرخ های ماشین نیروی انتظامی بیرون کشیدند کمی هم خشونت به خرج دادند. بگو تا برایت بگویند وقتی جوانی سنگ بر صورت جوان مسلح می زد تا چه اندازه جوانان دیگر جنبش گلو دریدند تا خوی دریدگی و وحشی گری را نفی کنند و تا مدت ها همه انگار یادشان رفته بود که دارند کشته می شوند و مدام به یکدیگر توصیه می کردند که مبادا خشونت خوی معترضان سبز شود.

حامی یک رئیس مسئله دار!

مسئله این است که جوانان و حتی نوجوانان یک کشور وقتی می بینند که جوانی خامی می کند و احیانا سیلی و سنگ بر صورت ماموران مسلح می زند تا مدت ها او را نصیحت می کنند که مبادا خشم در برابر برادر، به آئین و مسلک معترضان بدل شود. آنگاه شما وقتی می بینی و می دانی که جمعی را به دروغ و با اتکا به اعترافات ساختگی به دار می کشند، توصیه به برافراشتن دارهای ببشتر می کنی. مسئله پیچیده ای هم نیست. شما و همپالکی ها و همان هایی که به همت خیانت شما از صندق های رای بیرون آمدند شعار مهرورزی می دهید و در مقابل، تخم کینه می پاشید و آنگاه جوانان و همه همان محاربان خیالی شما کماکان یکدیگر را به صلح و سکوت و توصیه می کنند. می بینی فاصله میان نسل بی کینه من و تو فاصله میان ماه من است تا ماه گردون؟ تردید نکن در قاموس ما اگر اعتراضی هست به اینکه باید تخت قدرت رها کنی و تخت استراحت، بر گزینی این به معنی توهین به کهن سالی و سالخوردگی و سن و سال نیست. در عصر حاضر کمتر پیری دلش رضا می دهد که جوانان کشوری را برای بقای "بیماردلان" و "شایعه سازان" بدون اطلاع پدر و مادرشان در زندان به قتل برسانند و سپس به نام دین در نماز جمعه بزم مسلمانی برپا کنند.

اگر هنوز وسوسه دلچسب قدرت رهایت نمی کند تا همانند آن دسته از پیران خوشنام شهر در کنار نسلی که بخشندگی و صلح را مشق می کنند قرار گیرید و اصرار دارید نمایندگی این نسل را از تریبون های رسمی ایران عهده دار باشید و در کنارش نمایندگی خدا را هم کماکان قبول زحمت می کنید، لطفا یک فراخوان بدهید تا میلیون ها نفری که با خدای تعریف شده شما در جنگ هستند خودشان را به شما معرفی کنند تا حداقل بدانید که با اعدام یازده نفر به نام محارب، حربه شما و همپالکی هاتان پاسخ نخواهد داد. به نماز جمعه آمده اید و بعد از آنکه جماعتی را زخمی و داغدیده در عزای دو جوان نشانده اید به زعم خود حریف به میدان طلبیده اید. واضح است که بعد از این اعدام و در آستانه سالگرد انقلاب اسلامی و هراس از رسوایی در راه باید جنبش صلح طلب سبز را به خشونت فرا می خواندید و هیچ چیزی بهتر از اعدام دو جوان نمی توانست ملتی را به خشم و خشونت فرا خواند تا راه برای سرکوب بیشتر خشونت گران در خیابان های شهر باز باشد. بنشین و خوب نظاره کن نسلی را که پای طناب دار عزیزانش هم نقشه مرگ شما را نمی کشد و سقف آرمان و آرزوی اش، برپایی یک دادگاه عادلانه است برای نا عادلان امروز و خیالی هم نیست که عمر شما کفاف دادگاه های فردای این نسل را نمی دهد.

» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

انترناسیونال سبز

به نظرم می آید که بازی موش و گربه 22 بهمن برای حکومت و پلیس و دولت در حال پایان یافتن است. این جمعه آخرین جمعه اشتلم کردن و دندان نشان دادن و سروصدا کردن بود. حکومت از دو سه روز دیگر باید چهره رافت اسلامی خودش را نشان بدهد، تا بتواند اولا از شدت شعارهای مردم علیه حکومت بکاهد، ثانیا بتواند طرفداران خودش را به میدان بیاورد. طبیعی است که قرار گرفتن محل برگزاری مراسم در میدان آزادی یعنی اینکه آنها نمی توانند سبزها را از صحنه بیرون کنند و اگر بخواهند همچنان روی سگ حکومت را نشان بدهند، سبزهای خشمگین به خیابان می ریزند و طرفداران معتدل حکومت هم نمی آیند. ممکن است اشتباه حکومت این باشد که فکر کند اگر تهدیدها را یکی دو روز دیگر ادامه بدهد، مردم می ترسند، در حالی که ترس مردم منتفی است. بحث بر سر این است که مردم خشمگین اند.

به نظر می رسد قاضی صلواتی امروز داشت پنج متهم را برای صدور حکم اعدام آماده می کرد. دو حالت ممکن است، یکی اینکه در یکی دو روز آینده این پنج نفر را اعدام کنند، و حالت دیگر اینکه جریان اعدام متوقف شود. تا اینجا قوه قضائیه همه اعدام ها را با اتکاء به فرض رابطه یک فرد یا گروه با گروههای برانداز کرده است( مثلا مجاهدین، انجمن پادشاهی یا گروههای کرد) و هنوز نگفته است که یک معترض انتخاباتی را اعدام می کند. در حقیقت قوه قضائیه این جرات را ندارد که بگوید کسی را بخاطر اعتراض به نتیجه انتخابات اعدام کردیم یا می کنیم، اگر چه آنان دوست دارند چنین نشان بدهند که برخی سازمانهای تروریست در فضای اعتراضات فعالند، اما خودشان می دانند که این مدعای دروغی است. هیچ کدام از متهمان ارتباط با مجاهدین هم با وجود اعترافات تحت فشار نگفته اند که چنین رابطه ای وجود داشته است. و اصولا سازمانی که مدتهاست از بین رفته است، چگونه می تواند در کشوری که سال هاست مجاهدین موفق به هیچ عملیاتی در آن نشده اند، چنین حضوری داشته باشد؟

همه بازی در زمین میانه روها و تندروهای محافظه کار است. اگر تندروها بازی را پیش ببرند، تا یکی دو روز دیگر چند نفر را اعدام می کنند و سپس جریان خشونت متوقف می شود تا حکومت بتواند با زبان خوش طرفداران معتدلش را به خیابان بکشد، اما اگر میانه روها بازی را ببرند، اعدام دیگری در کار نخواهد بود و تمام خشونتی که در هفته گذشته شدت یافته عملا در کارنامه عدم کفایت سیاسی احمدی نژاد ثبت می شود و تئوری " جمهوری اسلامی بدون احمدی نژاد" در پیش گرفته می شود. بعید می دانم حکومت بتواند به آن یکدستی برسد که همزمان با حذف سبزها، میانه روها را هم کنار بگذارد.

توپ سبز در بیت آقا

امروز میرحسین موسوی و مهدی کروبی در یک بیانیه دونفره اعدام های اخیر را محکوم کردند و از مردم برای شرکت گسترده در راهپیمایی 22 بهمن دعوت کردند. این بیانیه تردید در مورد سازش رهبران و ترس آنان برای حضور در مراسم 22 بهمن را پایان داد. فعلا گروه کر با خشم ناشی از اعدام های دو روز قبل و با امید به حضور سنگین در روز 22 بهمن، سرود " ما منتظر هجدهمی هستیم" را دارند زمزمه می کنند. حدس می زنم بیانیه هجدهم میرحسین موسوی مثل همیشه ثابت کند ما با یک رهبر مقتدر، ملی و باهوش طرف هستیم. هاشمی رفسنجانی توپ را در زمین رهبر انداخته تا حتی اگر خود رهبر هم حوصله توپ بازی ندارد، مجتبی و میثم فعلا بازی بازی کنند تا روز مبادا برسد. البته یک احتمال هم این است که رهبر با عصبانیت از خواب بیدار شود و توپ را پاره کند و فکر کند که همین یک توپ است، فعلا که ما توپ زیاد داریم.

فالس نیوز و دجال نیوز

فعلا که جفت شان فیوز پرانده اند و یواش یواش دارند وارد فاز مسلحانه می شوند. جان مادرتان نگاهی سرسری به تیترهای فارس و رجانیوز بیاندازید تا ببینید چه خبر است. هر تیتر را باید ده تا مترجم فارسی به فارسی ترجمه کنند.

رجانیوز: " ورود موسوی و کروبی به فاز مسلحانه با حمایت صریح از دو تروریست."

ترجمه: موسوی و کروبی همان کاری که تا حالا در جنبش سبز می کردند ادامه دادند.

رجانیوز: " لزوم تفکیک " منگلان سیاسی" از " نخبگان سیاسی""

ترجمه: از این به بعد احمدی نژاد و مشائی کنار موسوی و هاشمی نخواهند نشست.

رجانیوز: " اوباما زنان ایرانی را به اغتشاش فراخواند."

ترجمه: اوباما از قربانی شدن زنان در درگیری های خیابانی کشور انتقاد کرد.

رجانیوز: " ترور فرمانده ارشد حماس در دبی توسط تل آویو"

ترجمه: یکی از اعضای حماس در دبی سرش به دیوار خورد و یک یهودی از کنارش رد شد.

رجانیوز: " ارتباط مشاور موسوی با سرویس اطلاعاتی یک کشور اروپایی."

ترجمه: فرزند آیت الله بهشتی مدتی در آلمان تحصیل کرده بود.

رجانیوز: " معاون اول رئیس جمهور و وزرا مشاور بسیجی منصوب می کنند."

ترجمه: مشکل بیکاری سایر اعضای خانواده احمدی نژاد حل شد.

رجانیوز: سردار فیروزآبادی گفت، راه توبه اظهار پشیمانی نیست.

ترجمه: سردار فیروزآبادی گفت از این پس هرکسی توبه کرد باید مثل شریفی نیا عملا چیزش را نشان بدهد.

فارس: احمدی نژاد گفت، امروز ملت ایران حرف اول را می زند.

ترجمه: احمدی نژاد گفت، ملت ایران یک نفر است، آن هم رهبر است.

فارس: سردار همدانی گفت، 22 بهمن امسال جشن عبور از فتنه هاست.

ترجمه: سردار همدانی بخشی از امیدواری های خود را بدون بیان دلایل آن گفت.

جرس، بازوی عملیاتی

کلا در کشور ما یک طوری است که هر کلمه ای را به جای هر کلمه دیگری می توان بکار برد. مثلا وقتی می گوئیم لباس شخصی، منظورمان مامور مسلح است، یا وقتی می گوئیم اغتشاشگر منظورمان آدمی است که لباس شخصی تنش کرده ولی اسلحه ندارد و دارد توی خیابان راه می رود یا مثلا وقتی به کسی می گویند تروریست، یعنی کسی که ای میل هم می زند یا وقتی می گویند جاسوس دشمن، یعنی کسی که نظری مخالف با رئیس جمهور زورکی دارد. در همین راستا " معاون وزارت اطلاعات تیم جرس را بازوی عملیاتی میانجی میان غرب و گروه فتنه داخل کشور دانست." ما خیلی به این آقامحسن کدیور فکر کردیم، ولی هر چه فکر کردیم طرف کمتر شبیه عملیات است، بیشتر شبیه نظریات است.

انترناسیونال سبز

این ادعاهای مسوولان امر هم ما را مقتول نموده است. این حرف ها را از کجای شان در می آورند، آدم نمی فهمد. البته من هم به آنجای قضیه فکر کردم، ولی بعید می دانم این حرف از آنجا درآمده باشد. چون اگر این طور بود، بویی از احمدی نژاد احساس می شد. مسوولان اطلاعاتی گفته اند " ماجرای عاشورا توسط آلمانی ها اداره می شد." جالب است، ماجرای 13 آبان هم که توسط انگلیسی ها اداره می شد. ماجرای روز قدس هم که توسط اسرائیلی ها اداره می شد. تظاهرات 27 خرداد هم که توسط فرانسوی ها اداره می شد، کلی هم دستگیر شدند و نزدیک بود ولتر و سارتر و آندره مالرو را بگیرند، باز خدا را شکر طرفین مرحوم شده بودند. من نمی فهمم اگر همه ماجراها زیر سر آنهاست، چرا مردم ایران را کتک می زنند، در عوض به تفنگداران آنها کت و شلوار می دهند؟ و جلو فرانسوی ها هم تعظیم می کنند و اگر یک تلفن ساکوزی بهشان بکند جار می زنند و افتخار می کنند که کوتوله ما توسط کوتوله اروپا پذیرفته شد.

» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهره تازه

» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

کشتار چاره بحران نیست


در حالیکه برخی اخبار ازاحتمال اجرای علنی حکم ۵ تن از بازداشت شدگان روز عاشورا که توسط قاضی صلواتی به اعدام محکوم شده اند، حکایت دارد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی ضمن اعتراض به تداوم وضعیت موجود، اعدام آرش رحمانی پور و محمد رضا علی زمانی را محکوم کردند.

دو نامزد معترض به کودتای انتخاباتی 22 خرداد، اجرای این احکام را عجولانه و با هدف ایجاد ترس برای شرکت نکردن مردم در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن ارزیابی کردند.

این اقدام رهبران معترض به انتخابات 22 خرداد، محافظه کاران تندرو و حامیان محمود احمدی نژاد را چنان به خشم آورد که اين اظهارات را به معني "ورود به فاز مسلحانه و حمايت صريح از تروريست‌ها" دانستند!

آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی، روز پنج شنبه براساس اطلاعیه دادستانی تهران اعدام شدند.

اعدام برای ایجاد خوف در مردم

میرحسین موسوی و مهدی کروبی، روز گذشته به طور مشترک، نسبت به احکامی که بدون رعایت مراحل دادرسی برای اعدام برخی از شهروندان صادر شده اعتراض و نسبت به اجرای عجولانه آن ابراز تاسف کردند.

موسوی و کروبی خواهان رسیدگی قانونی به وضعیت بازداشت شدگان اخیر شدند و با اشاره به پرونده اعدام شدگان، گفتند : "به نظر می رسد کسانی که اقدام به اعدام آنها شد ماهها قبل از جریان برگزاری انتخابات دستگیر شده و پرونده آنها نیز ارتباطی با حوادث انتخابات اخیر نداشته است و به گفته وکلایشان آنها تنها توانسته اند دیداری کوتاه با موکلان خود داشته و مراحل دادرسی برای آنها انجام نشده است."

آنها اعلام کرده اند که به نظر می رسد چنین اقدامی برای ایجاد خوف در مردم جهت عدم حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن است.

نخست وزیر زمان جنگ و رئیس سابق مجلس شورای اسلامی، همچنین بازداشت های گسترده فعالان سیاسی، مطبوعاتی و دانشگاهی به اتهام اعتراض جهت دفاع از حقوق خودشان را غیرقانونی دانسته و روند اعتراف گیری از این زندانیان را مغایر با مبانی اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده اند.

کروبی و موسوی با اشاره به خطبه های احمد جنتی در نماز جمعه این هفته ضمن ابراز تاسف از بیان چنین مسائلی از زبان امام جمعه موقت تهران گفته اند: "متاسفانه به جای آنکه از تریبون نماز جمعه برای دعوت مردم به تقوا استفاده شود خطیب نماز جمعه با توصیه به قوه قضائیه مبنی بر اینکه اگر در ۱۸ تیر ضعف نشان نداده بودید و دستگاه قضایی چند نفر را اعدام کرده بود حادثه روز عاشورا به وجود نمی آمد، مسئولان را به برخورد و کشتار مردم و ترغیب می کند و عملکرد برخی مسئولان برای اعدام شهروندان به اتهاماتی مبهم و واهی را تبرئه می کند. و این جای بسی تاسف است که تریبون نماز جمعه به جایگاهی برای تشویق به خشونت گرایی و ترغیب مسئولان برای اعدام شهروندان تبدیل شده است."

دو نامزد معترض به انتخابات 22 بهمن، تنها راه خروج از بحران و بازگشت آرامش به کشور را آزادی زندانیان سیاسی و رفع توقیف مطبوعات، رفع پلمپ احزاب و برگزاری انتخابات آزاد دانسته و اعلام کرده اند: "اکنون اکثریت مردم برای احقاق حقوق خود بدون هیچ گونه واهمه ای در میدان حضور دارند و خواست آنها نیز برگزاری انتخابات آزاد می باشد که متاسفانه گویا صدای اکثریت مردم شنیده نمی شود."

کروبی و موسوی، براساس گزارش وب سایت سحام نیوز که ارگان رسمی حزب اعتماد ملی است ـ تشکلی که کروبی دبیر کلی آن را برعهده دارد ـ تداوم وضع موجود را موجب وارد شدن ضربه به اصل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی که حاصل رنج و فداکاری ملت ایران است دانسته و افزوده اند: "به نظر می رسد که در میان برخی از مسئولان کشور توهم توطئه نسبت به تغییر ساختاری در نظام شکل گرفته است که این تفکر کشور را به سقوط می کشاند و اصل نظام را با خطر رو به رو می سازد".

آنها در عین حال ضمن دعوت از مردم مردم برای شرکت در راهپیمایی 22 بهمن، گسترده تاکید کرده اند: "اکثریت مردم تنها حق خود را می خواهند و به دنبال تغییرات ساختاری در اصل نظام نیستند ولیکن به نظر می رسد که حاکمیت نسبت به همین صدای حق خواهی مردم نیز احساس خطر می کند در حالیکه شنیدن این صدای اکثریت و پاسخ به آن تنها راهکار خروج از بحران است."

اعدام برای عبرت یک ملت

آرش رحمانی پور و محمد رضا علی زمانی، روز پنج شنبه در حالی اعدام شدند که وکلا و خانواده های آنان از اجرای حکم بی خبر بودند.

دادستانی تهران روز پنج شنبه با انتشار اطلاعیه ای خبر از اعدام رحمانی پور و علی زمانی داد و اعلام کرد: "تاکنون ۱۱ نفر از بازداشت‌شدگان اعتراضات پس از انتخابات به اعدام محکوم شده‌اند".

در این اطلاعیه اسمی از افراد محکوم به اعدام ذکر نشده اما اعدام محمدرضا علی‌زمانی و آرش رحمانی‌پور، واکنشی به حوادث پس از انتخابات توصیف شده است. این در حالیست که نسرین ستوده و محمد سیف زاده به "روز" گفته اند که این دو نفر در فروردین و اردیبهشت 88 بازداشت شده اند و هنگام برگزاری انتخابات و وقایع بعد از آن در زندان بودند.

اما دادستانی تهران، با بیان اینکه "احکام ۹ نفر ديگر از محكومان اغتشاشات ماه‌هاي اخير نيز در مرحله تجديدنظرخواهي است" وعده داده كه "در صورت قطعيت احكام صادره، طبق مقررات نسبت به اجرای حكم اقدام خواهد شد".

نسرین ستوده، وکیل آرش رحمانی پور که از اعدام مخفیانه موکلش شوکه شده است می گوید: "پرونده ايشان برای رفع نقص از ديوان عالی کشور به دادگاه تجديد نظر فرستاده شده بود اما ناگهان خبر اعدام او منتشر شد".

وی توضیح میدهد: "من که يک بار اجازه مطالعه پرونده را پيدا کردم متوجه شدم که اساساً قرار مجرميتی در پرونده نيست. دوم آنکه کيفرخواست آرش در يک روند غيرمعمول توسط سعيد مرتضوی که در آن زمان دادستانی تهران را بر عهده داشت، امضا شده بود. اگر پرونده اتهامی آقای مرتضوی در دادسرای انتظامی قضات به موجب گزارش کميته ويژه مجلس در جريان است، بنابراين بايد از اجرای کليه احکامی که به استناد کيفرخواست صادره توسط ايشان صادر شده است، جلوگيری شود".

به گفته خانم ستوده "بسیاری از اتهاماتی که علیه آرش مطرح شد مربوط به زمانی بود که کمتر از ۱۸ سال داشت. بنابراین به طور قطع ویقین پرونده آرش از پرونده های اعدام های زیر ۱۸سال است که اعلام شده و این بار اعدام زیر ۱۸ سال از بین متهمان سیاسی قربانی گرفت".

وی توضیح میدهد: "در تمام طول بازداشت و محاکمه علیه وی فشارها و وعده و وعید های فراوانی در جریان بود. از ابتدا خواهر آرش بازداشت شد. دو ماه خواهر آرش در بازداشت بود. پس از آن با قرار منع تعقیب آزاد شد اما فشارهایی که در زمان بازداشت تحمل کرده بود منجر به از دست دادن فرزندش شد. آرش در تنها ملاقاتی که من به مدت ربع ساعت با وی داشتم به من گفت که در دو بازجویی خواهرش را روبروی او گذاشته اند و گفتند که اگر می خواهد آزاد شود باید به اعتراف هایی که از او درخواست می شود اقرار کند. همین طور به من به عنوان وکیل انتخابی آرش هرگز اجازه شرکت در محاکمه داده نشد. در جلسه ای که مرداد ماه دادگاه آرش تشکیل شد من برای شرکت در جلسه دادگاه اصرار کردم. این موضوع باعث شد ماموران امنیتی من را تهدید به بازداشت کنند و سپس با اخذ پروانه وکالت من آن را صورت جلسه کردند و بعدا پروانه را به من بازگرداندند".

نسرین ستوده پیشتر و زمانی که حکم اعدام موکلش اعلام شد نیز به "روز" گفته بود: "روز برگزاری دادگاه نمایشی، پدر آرش با او دیدار داشته و گفته که من وکالت او را پذیرفته ام و از پسرش خواسته که از دادگاه تقاضای مهلت کند تا من به عنوان وکیل پرونده اش را مطالعه کنم اما همین که ایشان این حرف را میزنند، 6 نفر از ماموران سراغ او می روند و تهدید می کنند که یا پسرت را وادار به اقرار کن و یا همین الان تو را هم بازداشت خواهیم کرد".

به گفته این حقوقدان "آقای رحمانی پور با توجه به وعده هایی که درباره آزادی و تخفیف در مجازات در صورت اعتراف و همکاری با ماموران، به او داده بودند به کارهای نکرده اعتراف کرده بود".

محمد سیف زاده نیز به "روز" گفته بود که "محمدرضا علی زمانی هم پرونده ای موکل او، یعنی آقای روحی نژاد بوده و پرونده آنها هیچ ارتباطی با انتخابات و وقایع پس از آن ندارد."

یکی از نزدیکان محمدرضا علی زمانی نیز به "روز" گفته بود "که پرونده او و روحی نژاد هیچ ارتباطی با انتخابات و وقایع بعد از آن ندارد."

محمدرضا علی زمانی و حامد روحی نژاد در اوایل اردیبهشت ماه از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده بودند. این دو نفر، اعضای انجمن پادشاهی ایران بودند و سال گذشته به کشور عراق سفر کرده بودند. به گفته یکی از نزدیکان علی زمانی، این دو نفر پس از سفر به عراق از همکاری با انجمن پادشاهی ایران منصرف شده و داوطلبانه و با همکاری وزارت اطلاعات ایران به تهران بازگشته بودند.

براساس این گزارش علی زمانی و روحی نژاد پس از بازگشت به ایران، ضمن قطع ارتباط خود با انجمن مذکور، اطلاعات خود درباره این انجمن را در اختیار دستگاه امنیتی قرار داده بودند. در مقابل وزارت اطلاعات به آنها تضمین داده بود که هیچ گونه برخوردی با آنها نخواهد شد. اما اوایل اردیبهشت ماه و در حالیکه چند ماه از بازگشت آنها به ایران می گذشت، این دو نفر به اتفاق تعداد دیگری از اعضای انجمن پادشاهی ایران بازداشت شدند و در حالیکه خانواده هایشان کوچکترین خبری از آنان نداشتند به یکباره در جلسه دوم دادگاه، در کنار کسانی قرار گرفتند که بعد از انتخابات و در جریان اعتراضات مردمی بازداشت شده بودند.

همزمان اظهارت ضد و نقیض مقامات قضایی و حامیان محمود احمدی نژاد که از سویی آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی را از متهمان وقایع بعد از انتخابات معرفی و از سوی دیگر آن دو را به بمب گذاری در حسینیه شیراز متهم کرده اند این سئوال را در اذهان عمومی ایجاد کرده که اگر به راستی آنها بمب گذاران حسینیه شیراز بوده اند، چگونه سر از دادگاه معترضان به کودتای انتخاباتی سر در آوردند؛بخصوص اینکه این دو نفر از مدتها قبل از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شده بودندو تا زمان اعدام در زندان به سر می بردند.

اعدام، چاره کار نیست

تنها موسوی و کروبی نبودند که به اعدام این دو جوان اعتراض کردند، مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، از نحوه برخورد حکومت با اعتراض ها و انتقادها، افزایش اعدام ها، و اعتراف گرفتن با اعمال فشار و شکنجه انتقاد کرده است. او یک روز پس از اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علیزمانی، در خطبه های نماز جمعه زاهدان گفت: "هیچ سیستم حکومتی در دنیا با قدرت اسلحه حفظ نشده است."

او با بیان اینکه "متاسفانه به مسئولان نظام دسترسی ندارد و برای همین نظراتش را از تریبون عمومی اعلام می کند"، افزود: "اعتراضات و مسایلی که در کشور به وجود آمده است حکایت از مطالباتی دارند که بی‌پاسخ مانده است. این اعتراضات باید شنیده شوند و سیاستهای نادرستی که موجب آن شده‌اند تغییر یابند."

او با بیان اینکه "هیچ کس نباید خود را بالاتر از انتقاد بداند" تصریح کرد: "به طور معمول دوستان و مشاوران انتقادات را صریح و روشن بیان نمی‌کنند. مشکلی که شاه داشت نیز همین بود که دوستان و مشاوران وی اعتراضات و انتقادات مردم را به او نمی‌گفتند و او زمانی صدای اعتراضات را شنید که دیگر خیلی دیر شده بود".

مولوی عبدالحمید با اشاره به نگرانی مردم از اعدام ها، گفت: "کشور ما از معدود کشورهایی است که آمار اعدام در آن زیاد است. به ویژه آمار اعدام ها در استان سیستان و بلوچستان از همه استان های کشور بیشتر است.اعدام نمی‌تواند مشکلات جامعه را حل کند بلکه بر میزان مشکلات می‌افزاید.ما در میان مردم می‌بینیم که این اعدام ها آثار مثبتی نداشته‌اند و درخواست خیرخواهانه و دلسوزانه ما این است که برای این مسئله چاره‌جویی شود".

اعدامی عجولانه و سئوال برانگیز

جبهه مشارکت نیز با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضائیه، به اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی اعتراض کرد.

این تشکل سیاسی با "عجولانه، سئوال برانگیز و پراز ابهام خواندن" اعدام این دو زندانی سیاسی، از اینکه "قوه قضاييه تحت تاثير تريبون هايی که هر روز و شب فرمان خونريزی و اعدام بيشتر صادرمی کنند، قرار گيرد" ابراز نگرانی کرده است.

جبهه مشارکت از لاریجانی خواسته است روشن کند که این افراد در چه زمانی دستگير شده بودند، علت دستگيری آنها چه بوده، به چه دلیل در دادگاه حوادث پس انتخابات شرکت داده شدند، و همچنین غیر از اعترافات، چه مدارک مستندی در اثبات جرائم آنها وجود داشته و مراحل دادرسی و دسترسی آنها به وکلایشان چگونه بوده و آیا فریب متهمان به اعترافات ساختگی به امید سبک شدن جرمشان، صحت دارد یانه.

رضایت حامیان احمدی نژاد

اما در اردوگاه محافظه کاران و حامیان محمود احمدی نژاد، وضعیت دیگری حاکم است. شخصیت ها و رسانه های حامی احمدی نژاد، ضمن ابراز خشنودی از اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی، خواهان اعدام تعداد بیشتری از بازداشت شدگان شده و میرحسین موسوی و مهدی کروبی را متهم به ورود به فاز مسلحانه کرده اند.

احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، روز جمعه در خطبه های نماز جمعه، خطاب به رئیس قوه قضائیه گفت: "شما روحیه ضد ظلم، انقلابی و ولایی دارید. پس بیایید برای رضای خدا همین طور که دو نفر را صریح اعدام کردید، و دست شما هم درد نکند، مردانه بایستید."

وی افزود: "هر جا سستی و ضعف داشته ایم، ضربه خورده ایم، مثل ۱۸ تیر که ضعف نشان دادیم. باید پرسید دستگاه قضایی چند نفر را اعدام کرد که عاشورا به وجود آمد؟ می گویم اگر ضعف نشان دهید، آینده بدتری در انتظار شماست".

جنتی گفت: "خدا رحم نکند به کسانی که به مفسدان فی الارض رحم می کنند. جای رافت نیست و جای غلظت است. همان طور که در زمان پیامبر پیمان شکنان را کشتند. ما نه می توانیم افراط در مجازات داشته باشیم و نه تفریط در مجازات".

سایت رجانیوز نیز، محمدرضا زماني و آرش رحماني‌پور را به فعاليت در گروهك تروريستي انجمن پادشاهي و اقدام به اخلال در امنيت ملي از طريق اقدام به بمب‌گذاري و ترور مسئولان نظام متهم کرده و با اشاره به اظهارات دیروز مهدی کروبی و میرحسین موسوی در محکوم کردن اعدام این دو نفر مدعی شده است: "به نظر مي‌رسد اين اظهارات به معني ورود به فاز مسلحانه و حمايت صريح از تروريست‌ها باشد".

این سایت که متعلق به فاطمه رجبی است در مطلبی دیگر نوشته است: "حمایت سران اصلاحات از تروریست هایی که برنامه های مختلفی برای ترور مردم و مسئولان به ویژه در ایام انتخابات داشته اند، به سخره گرفتن هشدارهای مردم در راهپیمایی میلیونی 9 دی ماه خوانده شده است. در واقع در شرایطی که انتظار می رفت آقای موسوی و آقای کروبی از گروهک های تروریستی که زخم های زیادی را بر پیکره ملت ایران ایجاد کرده، اعلام برائت کنند، آنان در اقدامی که تاکنون علت آن را بیان نکرده اند، جبهه خود را به گروهک های تروریستی و ضد انقلاب هم پیوند زدند".

روزنامه کیهان نیز در شماره امروز خود با اشاره به محکوم کردن اعدام رحمانی پور و علیزمانی از سوی موسوی و کروبی، مدعی شده است: "غير از شانتاژ 48 ساعته رسانه اي، تماس يا تردد به خانه مهدي كروبي و ميرحسين موسوي براي موضع گيري عليه اعدام، تروريست يا حداقل ابراز ترديد و تشكيك نسبت به قانوني بودن اين رويداد در جريان بوده است كه نهايتا منجر به ديدار صبح ديروز موسوي با كروبي و انتشار خبر جهت دار از طرف «سحام نيوز» مي شود. در موضع منتشره به اسم اين دو نفر نيز به سياق موضع گيري علني دولت هاي آمريكا و انگليس- كه تروريست هاي مذكور را «مخالفان مسالمت جو» توصيف كردند- و سپس گروهك هاي مقيم داخل و خارج، از تروريست هاي محارب و بمبگذار به عنوان «شهروند» ياد شده است."

روزنامه حسین شریعتمداری نوشته است: "موسوي و كروبي در اين موضع تلاش كرده اند ضمن فرار به جلو و دعوت مردم به راهپيمايي 22بهمن- همان گونه كه كيهان پيش بيني كرده بود- توطئه وسيع مثلث استكبار (آمريكا، اسرائيل و انگليس) را در فتنه پس از انتخابات انكاركنند حال آنكه تحركات ضد انقلاب زير علم حمايت از آن دو و در روزهاي روز قدس، 13آبان، 16آذر و روز عاشورا قابل كتمان و انكار نيست".
حسین شریعتمداری مدعی شده است: "تازه ترين موضع موسوي و كروبي نشان مي دهد كه آنها مانند تروريست ها و گروهك ها بخشي از پازل فتنه دشمن بوده اند و به همين دليل همان گونه كه قبلا نيز بارها به اثبات رسيده اجازه مرزبندي حتي با تروريست هاي آدم كش را نيز ندارند. بدين ترتيب اكنون با صراحت بيشتري مي توان گفت كه موسوي و كروبي در خون دهها نفر شهروند بي گناهي كه در فتنه ضدانقلاب جان باختند، شريكند و دستشان به اين خون ها آلوده است."

واکنش های بین المللی

سازمان عفو بين الملل اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی را محکوم و اعلام کرد: "اين دو نفر غير منصفانه، محاکمه و ناعادلانه اعدام شده اند."
به گفته حسيبه حاج صحراوی، مدير بخش خاورميانه و شمال آفريقای عفو بين الملل، "اين اعدام های تکان دهنده نشان می دهد که مقامات ايران برای مقابله با تظاهرات مسالمت آميز که پس از انتخابات آغاز شده است، دست به هرکاری می زنند."
مدير بخش خاورميانه و شمال آفريقای عفو بين الملل گفت: "نگرانی ما اين است که اين سر آغاز موج اعدام کسانی باشد که به جرايم مبهم و مشابهی متهم شده اند".

آرون رودز، یکی از سخنگویان کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نیز اعلام کرد که این اعدام ها با هدف مرعوب کردن شهروندان ایرانی است تا از حضور آنها در تظاهرات جلوگیری شود.

اتحادیه اروپا نیز اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی را شدیداً محکوم و نسبت به اجراى احکام اعدام براى سایر محکومان محاکمه‌هاى جمعى، عمیقاً ابراز نگرانى کرد.

کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجى اتحادیه اروپا، با انتشار بیانیه‌اى با اشاره به اعدام دو نفر در ارتباط با اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهورى در ایران، اعلام کرد: اتحادیه اروپا اعدام این دو نفر را شدیداً محکوم کرده و نگرانى عمیق خود را نسبت به صدور حکم اعدام براى افراد در محاکمه‌هاى جمعى اعلام مى‌کند.

خانم اشتون با تاکید بر مخالفت اتحادیه اروپا با مجازات اعدام تحت هر شرایطى از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است که احکام اعدام صادر شده براى معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهورى را لغو کنند.

همزمان ایالات متحده امریکا، اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علیزمانی را "نشانۀ تازه ای از سرکوب بيرحمانه مخالفان دولت ايران" دانسته و محکوم کرده است. بیل برتن، معاون مطبوعاتی کاخ سفید در همین زمینه اعلام کرد: "اين گونه اعمال، تنها انزوای بيشتر دولت ايران در ميان ايرانيان و جهانيان را گسترش می دهد".

دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا نیز اعلام کرد که این اعدام ها با انگیزه سیاسی و با هدف ساکت کردن مخالفان انجام شده است.

وی ضمن ابراز "اشمئزاز" پس از شنیدن خبر اعدام رحمانی پور و علیزمانی گفت: "محاکمه و اعدام های متعاقب کنونی این ادعای ایران را که به عدالت، حقوق بشر و ارزش های دموکراتیک پایبند است تضعیف می کند".

» ادامه مطلب

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

طراحی شده توسط ندای ایران زمین