پای باتوم خورده یک پیرزن
۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

پیرزن داشت شعار میداد . من خسته بودم و نشستم .کنارم آمد و او هم نشست . سر صحبت باز شد .پایش را نشانم داد که باتوم خورده بود . گفتم میخواهی عکسش رو بفرستم . گفت حتما اینکارو بکن . عکس را گرفتم . عابری رد شد و خبر از شلوغی و درگیری داد کمی بالاتر .بلند شدم . پیرزن گفت نرو . لبخندی زدم ، گفتم مواظبم و رفتم.
منبع :بیداری
ارسال به:
0 نظرات ::
ارسال یک نظر