افشاگري يك عضو سابق بسيج از ضرب و شتم , تجاوز جنسي و اعدام هاي ساختگي در زندان هاي ايران

^{هم اكنون يك عضو گريخته از بسيج در مصاحبه ي اختصاصي با خبرنگار سياسي شبكه ي چهار انگليس ليندزي هيلسم از جنايت هاي وحشتناكي عليه بسيجي هايي كه نمي خواهند با نيروهاي امنيتي دولتي همكاري كنند پرده بر مي دارد: اجراي اعدام هاي ساختگي، آزار جنسي و شكنجه برخي از آنان است. چند بار در طول مصاحبه كه هم اكنون بخشي از آن از شبكه ي چهار پخش شد بسيجي گريخته كه به صورت مستعار علي خوانده مي شد و صورتش پوشيده بود از ناراحتي گريه مي كرد.}

در بخشي از اين مصاحبه مي آيد:

آن ها گفتند كه مي خواهند من را اعدام كنند. طناب را آورده بودند و همه چيز آماده بود {اينجا علي از ناراحتي گريه مي كند} من فكر كردم كه ديگه بايد با اين دنيا خداحافظي كنم. فكر كردم دارم قش مي كنم. اما وقتي آن ها ميز را كنار بردند طناب دار به چيزي وصل نبود. من بي هوش شدم. وقتي به هوش آمدم سراپايم خيس بود. روي من آب پاشيده بودند. من بالا آوردم. آن وقت برگه ي اعتراف را برايم آوردند و من هم آن را امضا كردم.

و اينجا خبرنگار مي گويد كه همين امروزمحمد جواد لاريجاني گفت كه شكنجه بر اساس قانون جاري و قانون اساسي در ايران ممنوع است و كارنامه حقوق بشر ما خوب است!

^{و البته دردناكترين بخش جايي است كه خبرنگار مي گويد. علي بيشترين ناراحتي را زماني نشان داد كه از هم بندي اش سخن مي گفت. آن هم بندي يك معترض سبز نبود بلكه يك بسيجي ناراضي ديگر بود و وقتي با فرياد اعتراض كرد يكي از نگهبانان آمد و به او هشدار داد كه اگر ادامه بدهد عاقبت خوبي نخواهد داشت بعد او را مورد ضرب قرار داد و از صورت او خون مي آمد و ... نيروي امنيتي با باتومي كه در دست داشت به او تجاوز كرد. يك نيرو بيرون سلول بود و يكي هم درون سلول. منم مي خواستم داد بزنم و اعتراض كنم و به او كمك كنم اما نتونستم و براي همين از خودم شرمنده ام. در برابر خدا شرمنده ام. از جواني ام شرمنده ام، از دوستانم شرمنده ام. از مردم شرمنده ام. من احساس درد وحشتاكي دارم كه بهترين سال هاي عمرم را ناآگاه بودم و آن ها از من ا ستفاده كردند. من ابزار آن ها شده بودم كه به اهدافشان برسند و من ناخواسته شريك طرح هايشان شده بودم. بي خبرانه اسباب دست آن ها شده بودم. شعارشان اين بود كه ما نيروي مردمي هستيم و ما بايد كارها را به دست بگيريم. نمي دانستيم كه چه بلايي سر ما داشتند مي آوردند.اين بسيجي سابق هم اكنون در بريتانيا به سر مي برد و تقاضاي پناهندگي كرده است.}

^{منبع نوشته ها : وبلاگ حرف حساب}

^{به زبان فارسي}

^{به زبان انگليسي}